joomong pics joomong pics joomong pics joomong pics

جومونگ موسس امپراتوری گوگوریو :

گوگوریو یا کوگوریو یا یا گُریئو یک امپراطوری بزرگ در تاریخ کشور کره است. در میان باکجه و شیلا، گوگوریو اولین امپراطوری از سه امپراتوری بود. مؤسس این سلسلهٔ امپراتور جومونگ یا چومو است. ژنرال جومونگ فرزند هه موسو و یوهوا می‌باشد. هرچند که به عقیدهٔ برخی جومونگ فرزند یوهوا و امپراتور گیوم وا امپراتور بویو می‌باشد؛ که این عقیده اشتباه است. جومونگ در دانگ بویو متولد شد و در آن جا بزرگ شد تا سرانجام امپراتوری گوگوریو را در جولبون وبعد از تصرف هیون تو گون تأسیس کرد. قلمرو پادشاهی گوگوریو، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقه‌ای تبدیل شد. گوگوریو به مدت ۹۰۰ سال باقی‌ماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از خانواده سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای تانگ و شیلا، مورد هجوم قرار گرفت و نابود شد. کتابی به نام ملت پرنده سه پا با محوریت داستان گوگوریو دربارهٔ امپراتوری کره توسط فرزاد عابدی به زبان فارسی نوشته شده‌است. 

 عکس قلمرو گوگوریو

پادشاه دانگمیونگ (متولد ۳۷–۱۹ قبل از میلاد) یا به‌طور کامل دانگمیونگ سونگ وانگ که با اسم زمان تولدش جومونگ نیز معروف است، مؤسس امپراتوری گوگوریو می‌باشد. گوگوریو در میان سه امپراطوری کره، شمالی‌ترین آنها محسوب می‌شد. در لوح سنگی گوانگتنو از او با نام چومو وانگ به معنی پادشاه چومو و در ۲ کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یاد شده‌است. همچنین در کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یا سانگائی نیز نام برده شده‌است.

در سایر نوشته‌های بدست آمده او با نام‌های چومونگ، جونگمو یا دومو معرفی شده‌است



این مونه

 های وس

خود یی چیست و چه صدماتی برای انسان در پی دارد ؟

خودیی یعنی خود تحریکی . یعنی اینکه زمانی که تنها هستی تخیلات جنسی درباره جنس مخالف داشته باشی و یا اینکه عکس ها و فیلم های مبتذل را نگاه کنی و اندام جنسی خودت را دستمالی کنی و باعث تحریک خودت بشوی و در نتیجه باعث بشی مایع سفید و شیری رنگی که برای قدرت جسمی و توان ذهنی ات لازمش داری را از بدنت بیرون بریزی . مایع اسپرم که از بدن شما به بیرون ریخته میشه , عصاره ای از تمام وجود شما هست .یعنی شما با ریختن مایع منی به بیرون از بدنتان , همزمان دارید قدرت جسمی , آرامش , اراده , هوش و حافظه و زیبایی خودتان را نیز به بیرون میریزید.

اثرات مخرب خود یی : عدم رشد کافی جسم و عقل , کاهش حافظه و یادگیری , وز وز گوش یا همان صدای ممتد در مغز , ضعف شدید بدنی به صورتی که همیشه کم حوصله و خسته هستید , ضعف اراده به طوری که نمی توانید کاری را به پایان برسانید , معتاد شدن به شکلی که حتی با وجود تحریک نشدن هم میل دارید که دوباره آن را انجام بدهید , ضعف اعصاب که باعث میشه زود عصبانی و زود رنج بشوید , از بین رفتن اعتماد به نفس و همچنین زرد شدن چهره به طوری که دوست دارید خودکشی کنید و بمیرید و از رفتن میان جمع و خیابان دوری می کنید و ماندن در خانه را ترجیح می دهید . انحنای استخوان ها به خصوص در زانوها که متوجه آن می شوید . ریزش موها , موهای شما شروع به ریزش می کنند و حتی رنگشون سفید میشه. لاغر شدن و عدم میل به غذا خوردن , کم خوابی یا بیخوابی , از بین رفتن اهداف و پوچی .

راه های رهایی یا ترک خودیی :

الف - شما باید ازدواج کنید و عقده جنسی خودتون را از طریق ارتباط با همسر از بین ببرید ب- شما باید با یک دختر دوست بشوید و از طریق رابطه با اون عقده جنسی خود را فرو بنشانید پ - هرگز فیلم و عکس مبتذل نبینید و هیچ مطلب جنسی نخوانید و همینطور تخیلات جنسی را از ذهن خودتون پاک کنید و اندام جنسی خود را دستمالی نکنید و زیر آب گرم و آفتاب با بدن نروید .ت - در جمع باشید و از تنهایی فاصله بگیرید و در خانه نمانید و از وسایل الکترونیکی دوری کنید ث- تمرکز یا مدیتیشن , به این شکل که هر روز و هر دقیقه موضوع ترک خود یی در ذهنتون باشه و مرتبا با خودتون بگویید که یک دیوار نامرئی به دور جسم من کشیده شده که اجازه نمیده افکار و تمایلات جنسی به وجود من راه پیدا کنه و یا اینکه یک برس رنگ رزی را تصور کنید تا افکار و وسوسه های جنسی به ذهن شما میاد , بر روی اونا کشیده میشه و همه را در زیر رنگ سفید پنهان می کنه .

حرف های شیطانی که در ذهن یک در هنگام ترک گفته میشه :

الف - این آخرین بار هست و دفعه بعد انجامش نمیدم ب - هنوز وقت زیاد دارم برای انجام ندادنش پ- من اگر نگاه کنم وسوسه نمیشم ت- خدا این را در وجود من گذاشته و پس حتما خودش می خواسته من اینجوری بشم ث - با نگاه کردن به عکس و فیلم میتونم خودم را تقویت کنم و عادت کنم تا دیگه تحریک نشوم ج- حوصله ام سر رفته و کتاب هم که نمیتونم بخونم پس برم انجامش بدم ق - حیف هست عکس و ها فیلم ها را پاک کنم . عکس و فیلم های خیلی خوبی گرفتم که گیر نمیاد . ن - حجم اینترنتم زیاد هست و فیل شکن خوب هم که دارم پس چندتا فیلم و عکس بگیرم . ر- فیلم و عکس دانلود کنم چون فکر می کنم که ممکن شکل این چیزا را فراموش کنم یا اینکه کلا از اینترنت حذف بشوند یا اینکه یک دختر پیدا کنم و این ها را نشانش بدهم تا تحریک بشه یا بمشون . ف - چون کار پیدا نکردم و عصبانی هستم پس انجامش میدم تا بمیرم.

فرق خودیی و ارتباط جنسی پس از ازدواج :

فرقش این هست که پس از ازدواج دیگه عقده جنسی و ارتباط با دختر یا پسر را نداری و برات بعد از یک مدت تکراری میشه و چون دیگه انجامش نمیدی و یا فواصل انجامش را به تاخیر می اندازی باعث میشه که عوارض جسمی اش کم کم از بین بره و سر حال بشی.

ویتامین و غذا و ورزش فراموش نشه

اگر می خواهید زود سرحال بشوید و یا عوارض این کار را کم کنید باید غذاها و ویتامین های مقوی مصرف کنید و حتما هر روز حمام بروید و ورزش کنید و به موقع بخوابید و بیدار بشوید


این مونه

هدفون یک تکنولوژی رایج است و نمی توان همه را از آن منع کرد، اما بایستی بطور صحیح از آن استفاده شود.به طور کلی هدفون ها داخل یا روی گوش قرار می گیرند، معمولا افراد از این وسایل برای گوش دادن موسیقی و جدا کردن خود از محیط اطراف استفاده می کنند تا یک فضای شخصی را در هنگام راه رفتن در خیابان، مترو و اماکن شلوغ برای خود به وجود بیاورند.


گوش

استفاده از هدفون را کم کنید

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بیان کرد:فرد  برای فراهم کردن این فضا و جدا شدن از محیط پر سر وصدای  اطراف، باید صدا را  تا حدی بالا ببرد که فرد چیزی غیر از صدای هدفون را نشنود و این خطرناک است، به خصوص در استفاده مداوم، به دلیل برخورد مستقیم صدا به گوش می تواند آزاردهنده باشد.

وی با اشاره به سطح ایمن صوت برای گوش گفت: اگر سلول های شنوایی زیر این سطح قرار بگیرند، طبیعتا آسیب کمتری خواهند دید.

این متخصص گوش و حلق و بینی تاکید کرد: برای کسانی که در محیط های پر سر و صدا کار می کنند، حداکثر سطح مجاز بلندی صدای محیط هشتاد دسی بل در بازه‌ زمانی روزی هشت ساعت است.

وی افزود: هر فرد باید تخمینی از زمان کار با هدفون داشته باشد و بر اساس آن میزان صدا مناسب هدفون برای گوش را تنظیم کند، بر فرض اگر فرد از یک ساعت بیشتر کار می کند، شدت بلندی صدا باید کمتر از شصت درصد باشد.

وی با اشاره به کیفیت ساخت پایین هدفون ها گفت: این خود مزید برعلت می شود تا گوش آسیب ببیند، نوع هدفون ها مهم اند و کیفیت نباید پایین باشد.

سالم با اشاره به دو خصوصیت اصلی هدفون مناسب گفت: از خصوصیات هدفون خوب این است که باید توان تولید دقیق شدت صوت روی آن درج شده باشد، دوم اینکه باید توان حذف صدای محیط را داشته باشد.

مشکلات شنوایی با استفاده طولانی از هدفون

عضو هیئت علمی دانشگاه ایران هدفون‌هایی را مناسب در محیط های پر سر و صدا دانست که روی گوش قرار می گیرند و سر و صدای محیط را حذف می کنند، افزود: این اعتقاد وجود دارد اگر شما می خواهید شصت دقیقه از هدفون استفاده کنید، میزان بلندی صدا هم باید شست درصد توان هدفون باشد، هرقدر که زمان استفاده طولانی تر باشد صدای هدفون باید پایین تر بیاید تا این میزان آسیب زنندگی کمتر باشد.

سالم درباره‌ی انواع آسیب های استفاده از هدفون به گوش  بیان کرد: کسی که مدام از هدفون استفاده می کند علاوه بر کاهش قدرت شنوایی دچار آسیب های دیگر گوش چون شنیدن صدای سوت هم ممکن است بشود، تشخیص ندادن صداهای مختلف در محیط های پر سر و صدا نیز از دیگر عواقب استفاده از هدفون ها است .

وی  آسیب سلول های داخلی گوش را برگشت ناپذیر دانست و گفت: داخل گوش سلول هایی به نام سلول های مویی” در حلزون شنوایی قرار دارند و وقتی این سلول ها آسیب ببیند و از بین بروند، امکان بازسازی و بهبود آنها وجود ندارد، بنابراین در استفاده از هدفون افراد بایستی مراقب باشند، سطح صدا را بالا نبرند و از قانون ۶۰،۶۰ تبعیت کنند تا احتمال آسیب کمتر شود.



این مونه

ک اول و ولک تایم

لیست مهمترین پادشاهان حکومت کا :

کا اول ( قانون گذار )

کا دوم (سلحشور )

کا پنجم ( انتقام گیرنده )

کا نوزدهم ( اژدها سوار )

کا چهل و هشتم ( رعد و برق )

کا نود و ششم ( شروع دوران ضعف و انحطاط )

کا نود و هشتم ( سقوط امپراتوری و محدود شدن آن به آبادان کنونی )

خلاصه ای از مهمترین رویداد های زمان امپراتوری کا :

1 . امپراتوری کا نخستین و بزرگترین امپراتوری در تاریخ بشر بود .

2. به علت توجه به علم و دانش و حمایت از دانشمندان , دوران حکومت کا از پر رونق ترین و باشکوه ترین دوران تاریخ ایران می باشد .

3. توجه چند تن از پادشاهان حکومت کا به اکتشافات و ماجراجویی های جغرافیایی باعث شد که آنان قاره آمریکا و همچنین استرالیا و آفریقا را کشف کنند و این مناطق را به سلطه خود درآورند. 

4. در کتیبه های کشف شده از دوران کا نوزدهم معروف به اژدها سوار در معبدی باستانی در اروپا , مفاهیمی چون دموکراسی و حقوق بشر و آزادی اندیشه به چشم می خورد. 

5.از مورخین عصر کا اول ( قانون گذار ) نقل شده است که او پس از تدوین قوانین منظم برای کل مردم سرزمین خود , به ایجاد جشن هایی در تقویم کا همت گماشت . یکی از این جشن ها , " ولک تایم " نام دارد که امروزه مردم جهان آن را به اسم " ولنتاین " می شناسند . در روز " ولک تایم " مردان به همسران و عشاق به معشوق خود و کسانی که دوست داشتند هدایایی می دادند . یکی از قوانین روز ولک تایم این بود که مردان برای اینکه شجاعت خودشان را به همسرانشان نشان بدهند , می بایست چند روز قبل از شروع جشن به داخل جنگل بروند و خرسی را شکار کرده و پوست آن را به زیر پای همسر خود بیاندازند تا به او نشان دهند که برای حمایت از او و میزان عشقی بهش دارند حاضرند به جنگ خرس نیز بروند . به همین جهت این رسم کم کم با مرور زمان تبدیل شد به رسمی در ولنتاین که به همدیگر خرس هدیه بدهند .

6. متاسفانه از دوران نخستین حاکمان دوران کا اطلاعات زیادی وجود ندارد زیرا که در دوران کوتاه حکومت کا هشتم که بسیار از تاریخ و علم و دانش متنفر بود , کتابخانه عظیم آبادان به فرمان او به آتش کشیده شد و بسیاری از کتاب های تاریخی مربوط به این حکومت از میان رفت . اما خوشبختانه کتابخانه هایی که در هندوستان وجود داشت باقی مانند و ما اکنون از بسیاری از وقایع آن دوران آگاه هستیم .

7. دانشمندان دوران کا برای نخستین بار فهمیدند که زمین گرد هست و به دور خورشید می چرخد آن ها حتی سیاره ای که امروز ما به اسم مریخ می شناسیم را نیز کشف کرده بودند .

8. در دوران کا برای نخستین بار کشتی های بزرگ اقیانوس پیمایی درست شد که می توانستند به دریاهای کشف نشده سفر کنند. با این که در دوران کا نوزدهم ( اژدها سوار ) , که به همت او مردم توانستند اژدهاها را رام نمایند و بر آن ها سوار شده و به سرزمین های مختلف سفر کنند اما با این حال عده ای همچنان سفر با کشتی را بر اژدها ترجیح می دادند و می گفتند که امنیت کشتی ها بهتر است.

9. کشف جاذبه . یکی از دانشمندان عصر کا اول به نام کاکوکا که مشغول ساخت وسیله ای برای پرواز بود , متوجه شد که انسان هایی که با منجنیق به آسمان پرتاب می کند , مستقیم به زمین برخورد می کنند و او این آزمایش را بر روی میوه های مختلف نیز انجام داد و فهمید نیرویی وجود دارد که نمی گذارد اجسام در هوا معلق بشوند . وی نام این نیرو را کاکاکی نامید که بعدا به اسم جاذبه معروف گردید.

10 . در دوران کا نوزدهم پس از اینکه وسعت قلمرو بسیار زیاد شد آن ها تصمیم گرفتند که چند پایتخت داشته باشند تا بهتر بتوانند به اداره سرزمین ها بپردازند از اینرو هفت شهر برای پایتختی انتخاب شد .

. کشفیات و ابداعات دوران حکومت کا زیاد است اما فرصت نیست که همه را در اینجا بیان کنیم.



این مونه

معرفی چند تا بازی استراتژی برای اندروید :

1. کستل کلش (   castle clash) : این بازی در سرورهای مختلف برای کشورهای گوناگون ساخته  شده است. شما می توانید نسخه ایران بازی را از " بازار " دانلود کنید. در این بازی حدودا صد تا هیرو (قهرمان) وجود دارد که شما شش تای آن ها را دارید. با قهرمان های خود باید از شهر خود در برابر حمله دیگران حفاظت کنید و همچنین به دیگران حمله کنید. می توانید عضو قبیله بشوید و دوستانی را به خود اضافه کنید و با آن ها در نبردهای گروهی کستل کلش شرکت کنید.


کستل کلش

2.خدایان المپیوس ( gods of olympus ) : این بازی درباره خدایان کشور یونان باستان هست. شما در این بازی با کمک آن ها که قهرمان های شما هستند می توانید به دیگران حمله کنید . زمان حمله بازی محدود هست یعنی اینکه باید صبر کنید اکسیر (نکتار ) های شما به حد کافی (4000) برسه تا بتوانید چهار حمله انجام بدهید. راه بدست آوردن نکتار هم علاوه بر اهدای خود بازی , کمک به دیگران در حمله هست. این بازی را می توانید از " مایکت " یا از " گاه گوگل پلی " دانلود کنید .


بازی خدایان المپیوس

3. بازی داون استیل ( dawn of steel ) :  اینم یک بازی استراتژی دیگه هست که می توانید یک پایگاه بسازید و از منابع خود حفاظت کنید. در این بازی قهرمان های شما ربات ها هستند و باید با شش ربات خود یک سیاره را تصرف کنید . بازی نبرد ربات ها در حالت سه بعدی ساخته شده است . این بازی فعلا نبردهای گروهی و دوستانه ندارد و شما فقط می توانید برای چت کردن عضو قبیله بشوید. حملات بازی هم محدود و زمانی هست.


بازی داون استیل

4. نبرد دانجن (  dungeon battles ) : در این بازی شما برای اولین بار یک لرد به جای ساختمان اضلی (تاون هال) بازی دارید که بر روی تخت پادشاهی خودش در سرزمین یخی نشسته است. شما با ارتقای لرد که خودش در موقع حمله به پایگاه شما از آنجا دفاع می کند می توانید ساختمان های جدید را باز کنید . برای فعال شدن قسمت نبردها باید اول " گوبلین توپ " را بسازید . این بازی نبرد گروهی یا وار نداره و فقط باید حملات معمولی به سایرین را انجام بدهید . شما یک قهرمان دارید و تعدادی سرباز .


بازی موبایل نبرد دانجن ها

5.نبرد جهانی (  world clash-hero clan ) : در این بازی یک سری قهرمان دارید و همینطور نبردهای گروهی.


6. باهوبالی ( baahubali:the game ) :  اینم یک بازی هندی استراتژی در سبک کلش هست که با سربازان خودتان و دو پادشاه به دیگران حمله می کنید. از مایکت یا گاه پلی می توانید دانلودش کنید .


7. کلش آف کلنز (clash of clans) : بازی برخورد قبیله ها یا کلش هم که از آغازین بازی های استراتژی هستش و با ساخت سازه های دفاعی از شهر خود حفاظت می کنید و با سربازان و اسپل ها به قلمروهای دیگه هجوم می برید .



این مونه
متن دعای تحویل سال :

یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ


ای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال .



این مونه


کارهای بچه مردم

کارهایی که فقط بچه مردم توان انجام اون را دارد :


امروز شنبه هست . بچه ما تا ساعت دوازده ظهر خوابید و بعد غذا خورد و بعد از اون هم کمی مواد کشید و با گوشی بازی کرد و فیلم مبتذل دید . در همون حال بچه مردم ساعت پنج صبح بیدار شد و نمازش را خواند و بعد از اون تا ساعت 7 ورزش و نرمش کرد و سپس شروع به اکتشافات در آزمایشگاهش کرد . اون امروز توانست به ارتباط بین سلول ها با هم و همینطور درمان بیماری سرطان دست پیدا کنه . بچه مردم بعد از این کشف بزرگ به سازمان فضایی رفت تا در اونجا درباره حیات در سیارات دیگر صحبت کنه . با اینکه بچه مردم تنها شش سال دارد اما می تواند درباره همه چیز صحبت کند . در همان حال که بچه ما خواب بود او یک سخنرانی جنجالی در سازمان فضایی کرد و بسیاری از نظریات دانشمندان را به چالش کشید و ناگفته نماند که او با این سن کم توانسته است تحصیلات خود را جهشی بخواند و   در هفت رشته مختلف مدرک دکتری بگیرد . بچه ما اما هنوز خواب است . بچه مردم سپس مدتی را به بررسی اوضاع جهان و خاورمیانه می پردازد و سران کشورها را در حل مشکل جنگ در جهان یاری می رساند و در میان بهت و حیرت ناظران سازمان ملل , برای همیشه به جنگ و خونریزی گروه های تروریستی پایان می دهد در حالی که بچه ما خواب است و او این همه کار را تنها در نیمه صبح یک روز به شدت برفی که سرما پنجاه درجه زیر صفر است , انجام داده است. بچه مردم از نظر جسمانی نیز قوی هست , او یک بار یک قطار را که از ریل خارج شده بود را با یک حرکت بلند کرد و مجددا بر روی ریل مورد نظر گذاشت و قطار بعد از مدتی کوتاه به حرکتش ادامه داد در حالی که چند روز بود که بچه مردم فراموش کرده بود صبحانه و نهار و شام خود را بخورد و اینکار را با وجود گرسنگی و تشنگی زیاد انجام داده بود . بچه ما هم در حال سیگار کشیدن و تزریق مواد بود . بچه مردم همچنین از صدای بسیار زیبایی برخوردار بود به طوری که در همان سن کوچکی تمام خوانندگان داخلی و خارجی کشور به پیش او می آمدند تا او به آن ها چگونه خواندن را بیاموزد . حتی در میان جنگل هم حیواناتی چون شیر وقتی او را می دیدند به شدت از وی می ترسیدند و پشت خویش را خم نموده تا بچه مردم بتواند بر آنها سوار شده و سواری نماید زیرا که بچه مردم صدای رعدآسای بلندی داشت و همینکه نعره می زد لرز بر تمام اندام وحوش جنگل می افتاد و آنان را سست و بی حال می کرد. اما در روز یک شنبه : پسر مردم با زود از خواب پا شده و اول صبح سوار سفینه فضایی خود شده تا به کهکشان بلقلبلیوبلو سفر کند تا در آنجا برای مردم سیاره دلبپیتوتاتاتودیتا سخنرانی کند. بچه مردم این سفینه فضایی را در ساعت بیکاری خود در روز شنبه ساخته بود و در همان ساعت در حالی که مشغول نوشیدن آب آناناس خود بود موفق به کشف کهکشان و سیاره جدیدی شده بود و سپس به سرعت در همان زمان به یادگیری زبان و اوضاع ی و فرهنگ و زندگی موجودات آن سیاره پرداخته بود و اکنون در روز یک شنبه برای سخنرانی و برقراری روابط صلح آمیز در میان انسان ها و فضایی ها به آنجا رفته بود در حالی که پسر ما در حال بازی کردن کلش آف کلنز با گوشی خود بود و چشمانش هم قرمز شده بود .بچه مردم بعد از بازگشت از آن سیاره که حدود دو ساعت طول کشیده بود به صدا و سیما رفت تا درباره حل مشکلات اقتصادی در میزگردی برای همین منظور شرکت کند . بچه مردم بعد از صدا و سیما به بنیاد خیریه رفت و یک چک به مبلغ یک تریلیون دلار برای کمک به فقرا و نیازمندان کشید و آن را به بنیاد اهدا کرد . او همچنین یک کتابخانه بزرگ و یک بیمارستان تخصصی سوختگی را نیاز که با هزینه خودش ساخته بود را افتتاح کرد . در همین زمان بچه ما که 39 سالش بود در حال خاراندن دست و پاهای خود بود زیرا که دو هفته بود که حمام نرفته بود . ما به همین دلیل از ادامه نوشتن کارهای بچه مردم خودداری می کنیم تا بچه خودمان را به حمام ببریم.


این مونه

یک بار منو توی خیابون دیدی ولی ازم بریدی

اون همه چت و تماس شده با یک نگاهت خراب

همان نگاه اون روزت کرده عشق ما را آب

با این همه ندیدنم بی غیاب

مهرت در دلم شده بود بادوام

یک چهره ناظریف چرا کند تو را بی قوام

یک باطن پر از عشق پوشاند ظاهر بی نیام

بگریز از این حس بی خاص عوام

بده دعایت را به آسمان

نیک اندیشه پاک تو

رها کند ذهنت از نگاه او

(اینمون)


این مونه

اسفند ناراحت کننده من :

ماه اسفند که میرسه از یک طرف خوشحالی که تا عید نوروز زمان زیادی نمانده و شکوفه های درخت ها و دید و بازدید عید را می توانی ببینی و همینطور با دوستات بری داخل طبیعت و کنار یک رودخانه بشینی و لذت ببری . یا افرادی را که خیلی وقت هست را ندیدی ببینی . اما اینا ممکنه خوب باشه . ولی من از رسیدن گرمای تابستون خوشم نمیاد . گرمای شدید آزار دهنده تابستان و خشکی هوا و بارون نباریدن. میدونم که هر سال روز اول عید که برسه سریع تابستون هم میرسه . من از زمستان خوشم میاد . هم به خاطر سرماش و هوای خنکی که داره و هم به خاطر اینکه می تونی کاپشن بپوشی و کاپشنت هم جیب زیاد داره که بتونی گوشی لمسی بزرگت را داخلش بزاری و هم اینکه احساس خوشتیپی به آدم دست میده و کلا بدن آدم را متناسب تر نشون میده . از تابستون که باید یک تیشرت بپوشی و زیر گرما عرق کنی و حس خفگی بهت دست بده خوشم نمیاد . بازم خوشحالم حداقل توی یک شهر گرمسیر با هوای شرجی زندگی نمی کنم اما باز هم گرمای تابستون را دوست ندارم. یه جورایی حس می کنم که افراد توی تابستون از زمستون عصبانی تر هستند و آماده دعوا هستند و اینکه سر یک موضوع کوچیک باهات گلاویز بشن. چون گرما می خوره توی سر و صورت و چشم های آدم و مغزت را داغ می کنه. جدیدا هم که بارندگی ها نسبت به بلندمدت خیلی کم شده و زمستون و تابستون , فقط سرما و گرمای سوزانش باقی مونده . فعلا که ماه اسفند هست و هوا زیاد گرم نشده , منم زیاد عصبانی و ناراحت نیستم اما میدونم که سریع می گذره و دوباره تابستون گرم را تحمل کنم .


این مونه
امروز روز خوبی بود یا بدی ؟ چه چیز یه روز را خوب جلوه میده ؟ یه صبح از خواب پا میشی و با خودت میگی : باز امروز ؟ بازم یک روز مسخره دیگه ؟ بازم تکرار روزای قبل ؟ بازم عصبانیت و اعصاب بد ؟ اینها را میگی اما باز خودت میدونی که چرا این احساس را هر روزه داری . چون سعی داری که از واقعیات فرار کنی و اعتماد به نفس کافی را نداری . می خواهی که از خونه بری بیرون اما جرئت این کار را نداری . از نگاه مردم می ترسی . با اینکه ممکنه ظاهر خوبی داشته باشی اما درونت همش یه حسی میگه که چرا برم ؟ مردم همه به من نگاه می کنن و از وقایع بیرون می ترسی . همیشه می خواهی از خونه بری بیرون و با خودت میگی که فردا حتما میرم و فردا حتما در زیر نور زیبای خورشید قدم میزنم و گرمای اونو حس می کنم. آسمون آبی را نگاه می کنم و مردمی که خیلی وقته ندیده ام را میبینم اما روز بعد هم میرسه و بدون هیچ حس و حالی و برنامه و هدفی در خانه میمانی و یا پای گوشی و برنامه هاش مثل تلگرام و اینستاگرام میشینی یا اینکه با بازی های موبایلی که بهشون به شدت وابسته شدی بازی می کنی . چنان در گوشی فرو میری که یک بار می بینی که خانواده ات برای شام تو را صدا می زنند و تازه سرتو میاری بالا و می فهمی که زمان چه زود گذشته و یک روزت بدون هیچ کار مفیدی از دست رفته. اون وقته که دوباره ناراحتی . دوباره عصبانی هستی و به زندگی ات نفرین می فرستی . هر روز همینجور می گذره چون که خودت نمی خواهی تغییر کنی . تصمیم می گیری ولی عمل نمی کنی. اگر می خواهی یک روز حالت بهتر باشه  باید متفاوت باشی . یعنی حداقل یک تغییر روزانه را داشته باشی . از خونه بری بیرون و یک مسیر طولانی و شلوغ شهر را انتخاب کنی و پیاده روی کنی و مردم را ببینی و مهمتر اینکه جلوی افکارت را بگیری . افکاری از قبیل نگاه های بد مردم به تو و اینکه آیا ظاهرم خوبه . آیا پوششی که دارم خوب و مرتبه ؟ این افکار آزار دهنده را بزار کنار . هر روز پیاده روی کن . هر روز مطالعه کن . به خصوص کتاب هایی که دوست داری . نه کتاب های درسی و دانشگاهی که مجبوری مطالعه کنی . مطالعه باعث تمرکز انسان میشه و تمرکز هم باعث میشه افکار اضافی و بیخود را از ذهنت بیرون کنی . افکاری مثل نفرت از دیگران و سرزنش خودت و نزدیکانت به خاطر مشکلات شخصی ای که برات به وجود اومده . علاوه بر مطالعه می توانی به نوشتن بپردازی . نوشتن خاطرات روزانه در دفترچه و یا وبلاگ نویسی می تونه افکار منفی و خشمی که داری را از ذهنت بیرون بریزه . مهم نیست که کسی مطالبت را میبینه یا نمیبینه . همینکه می تونی بنویسی می تونی رها باشی از بندهایی که در وجودت شکل گرفته , خیلی عالی هست . یک کار خوب روزانه هم می تونه آدم را شاد کنه. کمک کردن به کسی که نمی شناسی چه از طریق اهدای پول باشه و چه از طریق دلداری دادن و یا ترجمه یه متن انگلیسی براش . اینا می تونه خوشحالت کنه. اگر دوستای خوبی داری یا با خانواده ات رابطه ات خوبه می تونی به پارک یا طبیعت بری و از فضای سبز اون لذت ببری . برای اینکه یک روز خوب داشته باشی می تونی مدیتیشن یا تمرکز انجام بدی. یعنی یه ساعت خاص در یک جا بنشینی و سعی کنی همه افکار منفی و خشم و نفرت هایی که از بقیه داری را دور بریزی . سعی کنی مثبت باشی. دعا کردن و راز و نیاز و گفتن حرفات به خدا هم میتونه بهت آرامش بده و یا اینکه اگر کسی را برای صحبت نداری میتونی یک تجسم ذهنی از یک فرد درست کنی و با اون همیشه صحبت کنی. امیدوارم روزهای خوبی داشته باشید بدون افکار منفی و مشکلات زندگی .



این مونه

بازتاب درگذشت "استیون هاوکینگ" در رسانه‌ها

استیون هاوکینگ

درگذشت استیون هاوکینگ، فیزیکدان برجسته انگلیسی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های بین‌المللی داشت.

به گزارش ایسنا،در پی درگذشت "استیون هاوکینگ" (Stephen Hawking)، فیزیکدان مشهور انگلیسی، رسانه‌های خبری سراسر جهان به انتشار این خبر پرداختند.

بی‌بی‌سی در گزارشی در این مورد نوشت: استیون هاوکینگ، فیزیکدان برجسته، در نخستین ساعات روز چهارشنبه، در منزل خود واقع در شهر کمبریج انگلستان درگذشت.

سی‌ان‌ان، در گزارش امروز خود آورده است: استیون هاوکینگ، فیزیک‌دان مستعد انگلیسی که بر یک بیماری لاعلاج غلبه و کتاب‌های مشهوری در مورد اسرار جهان منتشر کرده بود، از دنیا رفت.

در توییتر ناسا در این باره آمده است: به یاد استیون هاوکینگ، فیزیکدان نامی و سفیر علم. نظریه‌های او، دنیایی از احتمالاتی که در حال اکتشاف آنها هستیم، گشود.

گیزمگ به نقل از پروفسور "نیل دگراس تایسون" (Neil deGrasse Tyson)، استاد و فیزیکدان آمریکایی، نویسنده و دانشمند ارتباطات نوشت: درگذشت هاوکینگ، یک خلاء فکری را به جا گذاشت که به بنیان زمان نفوذ می‌کند و قابل سنجش نیست.

دیلی‌میل به نقل از پروفسور "استیون توپ"(Stephen Toope) نوشت: پروفسور هاوکینگ، یک انسان منحصر به فرد بود که به خاطر آرامش و محبتش نه تنها در دانشگاه کمبریج بلکه در سراسر جهان در یادها خواهد ماند.

رویترز در گزارشی درباره فوت وی آورده است: استیون هاوکینگ که در سایه "مرگ زودرس احتمالی"(به گفته پزشکان در سن 21 سالگی اش)، برای توضیح برخی از پیچیده‌ترین سوالات زندگی تلاش می‌کرد، در سن 76 سالگی درگذشت.

آسوشیتدپرس، در این باره آورده است: همه از درخشش جهانی استیون هاوکینگ باخبر بودند اما کمتر کسی است که واقعا آن را درک کند.

به گفته گاردین، هاوکینگ در مورد کاربردهای بد هوش مصنوعی از جمله سلاح‌های خودکار هشدار داده بود و باور داشت بشریت، برای زنده ماندن باید زندگی خود را تا فضا گسترش دهد.

هاوکینگ پیشتر در مصاحبه با نیویورک‌تایمز گفته بود: از نظر من، مغز انسان مانند یک رایانه است که با از بین رفتن اجزای آن، از حرکت باز می‌ایستد.

فاکس‌نیوز به نقل از هاوکینگ بیان کرد: هدف من، درک جهان، دلیل بودن آن به این شکل و دلیل وجود آن است.

یونایتدپرس اینترنشنال نوشت: شرایط فیزیکی هاوکینگ، مانع زندگی پربار او نشد. هاوکینگ مانند هر انسان دیگری ازدواج کرد، پدر شد و پژوهش در مورد مشکلات بسیار جهانی را ادامه داد.

هاوکینگ در سال 2007 گفت: من می‌خواهم نشان دهم تا هنگامی که انسان‌ها از نظر روحی ناتوان نشده‌اند، نباید با نقص‌های فیزیکی خود محدود شوند.

در گزارش پرس‌اسوسییشن آمده است: پروفسور استیون هاوکینگ، یک پدر دوست‌داشتنی و یک مرد خارق‌العاده و همچنین یک قهرمان در سرویس سلامت جهانی بود.

ایسنا


این مونه

فیلم " نظریه همه چیز " درباره زندگی استیون هاوکینگ "فیزیکدان


ویدئو / بیماری عصبی که استیون هاوکینگ به آن مبتلاست

«نظریه همه چیز» فیلمی بود که در سال ۲۰۱۴ ساخته شد و در آن زندگی عاشقانه و شخصی «استیون کینگ» ـ فیزیکدان بزرگی که امروز درگذشت ـ به تصویر کشیده شد.

 جامعه علمی جهان، امروز را با خبر درگذشت «استیون هاوکینگ» ـ فیزیکدان و نظریه‌پرداز سرشناس انگلیسی ـ آغاز کرد. چند سال پیش «جیمز راش» در فیلمی به نام «نظریه همه چیز» با بازی درخشان و درخور اسکارِ « ادی ردمین»، زندگی این چهره علمی را به روی پرده برد.

نویسنده «تاریخچه زمان» کاملا فلج بود، نه توان حرکت داشت و نه حرف زدن، اما تا پایان عمر به فعالیت‌های علمی بی‌مانندش ادامه داد. او در ۲۱ سالگی به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مبتلا شد و به تدریج توانایی‌های حرکتی خود را به طور کامل از دست داد. «هاوکینگ» با ویلچری اتوماتیک حرکت می‌کرد و با کمک رایانه، صدایش را به گوش دیگران می‌رساند.

فیلم زندگینامه‌ای «نظریه همه چیز» براساس کتابی از «جین هاوکینگ» همسر سابق این دانشمند ساخته شد. «جین» در این کتاب، به رابطه عاشقانه خود با «هاوکینگ»، ازدواج‌شان، تشخیص بیماری او، جدا شدن‌شان و موفقیت همسرش در علم فیزیک پرداخته است.

«ادی ردمین» بازیگر جوان انگلیسی است که نقش «هاوکینگ» را به خوبی در این پروژه ایفا کرد و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را در سن ۳۲ سالگی از آن خود کرد. نقش همسر «هاوکینگ» را «فلیسیتی جونز» بازی کرد و در کنار این دو، «چارلی کاکس»، «امیلی واتسون»، «سایمون مک‌برنی»، «کریستین مک‌کی»، «دیوید تولیس» و «هری لیود» در این فیلم هنرنمایی کردند.

«نظریه همه چیز» در رقابت‌های اسکار ۲۰۱۴، در بخش‌های بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین موسیقی و بهترین فیلمنامه اقتباسی هم نامزد شده بود. فیلم زندگی این دانشمند همچنین موفق شد در ۱۰ بخش جوایز بفتا نامزد شود و جوایز بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمنامه اقتباسی را به خانه ببرد. «ردمین» سومین جایزه مهم خود را در جوایز «گلدن گلوب» به دست آورد و چهارمی را از انجمن بازیگران آمریکا دریافت کرد.

داستان ساخته شدن این فیلم، از علاقه «آنتونی مک‌کارتن» ـ فیلمنامه‌نویس «نظریه همه چیز» ـ به کتاب «تاریخچه زمان» هاوکینگ در سال ۱۹۸۸ شروع شد. او در سال ۲۰۰۴ کتاب «سفر به ابدیت: زندگی من با استیون» را مطالعه کرد و بدون هیچ هماهنگی، نگارش فیلمنامه‌ای براساس کتاب خاطرات «جین هاوکینگ» را شروع کرد. او سپس ملاقاتی با همسر سابق این دانشمند داشت و در سال ۲۰۰۹ به تهیه‌کننده‌ای به نام «لیزا بروس» معرفی شد.

«بروس» طی سه سال چندین و چند دیدار با «جین» ترتیب داد تا او را برای ساخت فیلمی براساس کتابش متقاعد کند. سرانجام در آوریل ۲۰۱۳ تصمیم بر این شد که «جیمز مارش» این فیلم را کارگردانی کند، فیلمبرداری در کمبریج انجام شود و «ادی ردمین» نقش «هاوکینگ» را ایفا کند.

«مارش» مطالعات زیادی روی آرشیوهای قابل دسترسی انجام داد تا مطمئن شود این فیلم نزدیک‌ترین شباهت‌ها را با داستان زندگی «استیون» خواهد داشت. «ردمین» برای بازی در این نقش شش ماه درباره زندگی «هاوکینگ» تحقیق کرد و به گفته خودش، هر مصاحبه‌ای که با او انجام شده بود را خواند. او سعی کرد لهجه «هاوکینگ» را هم تقلید کند و برای این کار تحت نظر استادی به نام «جولیا ویلسون ـ دیکسون» تمرین می‌کرد.

به گفته کارگردان این فیلم، کار «ردمین» در این پروژه خیلی دشوار بود چون او تنها نباید یک ناتوانی جسمی را نشان می‌داد. او در جریان فیلم باید پیش رفتن یک بیماری جسمی که منجر به ناتوانی تدریجی «استیون» شده بود را به نمایش می‌گذاشت. با این حال، «مارش» اذعان داشته واکنش‌ها و پیام‌های مثبت «هاوکینگ» از لحاظ روحی خیلی به آن‌ها کمک می‌کرد.

«هاوکینگ» حتی به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد صدای خود را به بازیگر فیلم قرض دهد و جالب است بدانید که صدای کامپیوتری که از بازیگر این نقش شنیده می‌شود، صدای واقعی «استیون هاوکینگ» است.

گفته می‌شود زمانی که «نظریه همه چیز» در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو اکران شد، پس از روشن شدن چراغ‌های سالن، پرستار «هاوکینگ» قطرات اشکی را که روی صورت او غلتیده بود، پاک کرد.

«جین هاوکینگ» هم بارها با «فلیسیتی جونز» دیدار کرد تا برای بازی او در نقش خود راهنمایی‌اش کند. زمانی که او پس از اتمام پروژه، برای اولین بار فیلم را دید، از شباهت «جونز» به الگوهای رفتاری و کلامی خود، شگفت‌زده شد.

 «نظریه همه چیز» در گیشه جهانی به ۱۲۲ میلیون و ۸۷۳ هزار و ۳۱۰ دلاری رسید و ۷۹ درصد منتقدان به آن رای مثبت دادند.

«اِستیون ویلیام هاوکینگ» فیزیکدان نظری، کیهان‌شناس و نویسنده انگلیسی و مدیر تحقیقات مرکز کیهان‌شناسی نظری در دانشگاه کمبریج بود که کارهای علمی‌اش سابقه‌ای بیش از ۴۰ سال دارد. این دانشمند سرشناس که صبح امرور در سن ۷۶ سالگی فوت کرد، هرگز موفق به دریافت جایزه نوبل نشد.

«هاوکینگ» مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک و از هرگونه تحرک عاجز بود و با کمک رایانه صدایش را به گوش دیگران می‌رساند. او زمانی در این‌باره گفته بود: قبل از این‌که صدایم را از دست بدهم، حرف‌هایم قابل شنیدن نبود و تنها نزدیکانم متوجه صحبتم می‌شدند. اما با کامپیوتری که صدای من شده، می‌توانم سخنرانی‌های محبوبی ایراد کنم. من از مباحث عمی لذت می‌برم. خیلی مهم است که عامه مردم از مباحث پایه‌ای علم اطلاعات داشته باشند.

«هاوکینگ» در اپیزودهایی از سریال‌های تلویزیونی «سیمپسون‌ها»، «نسل آینده»، «سفر ستاره‌ای» و . ایفای نقش کرد.او همچنین به بازی در نقش‌های منفی ابراز علاقه‌مندی کرده و گفته بود: دوست دارم نقشی منفی را در فیلم‌های «جیمز باند» ایفا کنم.

 وی با بیان آرزویش اظهار داشت که صدای کامپیوتری‌اش برای این منظور بسیار مناسب است و چهره‌ی خاصش او را به انتخابی بی‌نقص برای این نقش تبدیل می‌کند.

او عضو جامعه سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعه اسقفان دانشمند بود و در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا شد.«هاوکینگ» به مدت ۳۰ سال یعنی از سال ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بود. وی به خاطر فعالیت در زمینه کیهان‌شناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینه سیاه‌چاله، شناخته شده‌ است.

کتاب «تاریخچه زمان» او که با رکوردی ۲۳۷ هفته‌ای به عنوان پر‌ترین کتاب در بریتانیا باقی ‌ماند، باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب «طرح بزرگ» او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید، پس از چند روز به یکی از پر‌ترین کتاب‌های «آمازون» تبدیل شد. «تاریخچه خودم»، «تاریخچه کوتاه‌تر از زمان»، «کنجینه کیهانی»، «دریچه‌ای به سوی کیهان» و «انفجار بزرگ» از دیگر کتاب‌های این چهره شناخته‌شده علمی هستند.

ایسنا


این مونه
مشکل جسمی هاوکینگ باعث ناامیدی او در شناخت علم نشد
هاوکینگ

رییس انجمن فیزیک ایران با اشاره به دستاوردهای علمی "استفان هاوکینگ" در حوزه فیزیک گفت: وی با وجود معلولیت جسمی که داشت، توانست با اتکا به توانایی ذهنی و هوش سرشار خود الگویی برای جهانیان باشد و نشان داد انسان‌ها برای مغزشان انسان هستند، نه برای جسمشان.

محمد رضا اجتهادی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به درگذشت "استفان هاوکینگ" فیزیکدانی انگلیسی، اظهار کرد: وی در اواسط جنگ جهانی دوم در شهر آکسفورد بدنیا آمد. پدر و مادرش هر دو تحصیلکرده دانشگاه اکسفورد بودند و خودش نیز تحصیل فیزیک را در دانشگاه  آکسفورد شروع کرد و از دانشگاه کمبریج دکتری خود را گرفت.

وی با بیان اینکه "هاوگینگ" شاگرد بزرگترین کیهان‌شناسان مدرن بود، ادامه داد: در سال‌های آخر تحصیلش متوجه ابتلا به بیماری نادر "اسکلروز جانبی امیوتروفیک" که یک بیماری نورون‌های حرکتی است شد؛ ولی با وجود پیشرفت بیماری به پژوهش و تدریس خود ادامه داد و خیلی زود به یکی از نامدارترین فیزیکدانان جهان تبدیل شد.

اجتهادی با تاکید بر اینکه "هاوکینگ" یک فیزیکدان نظری با تخصص در زمینه کیهان‌شناسی و نسبیت عام بود، اظهار کرد: در جامعه فیزیک، "هاوکینگ" به دلیل قضایا و نظریه‌های بدیعش در کیهان‌شناسی و نسبیت عام شناخته شده است.

رییس انجمن فیزیک ایران اضافه کرد: یکی از مهمترین نظریه‌های او که به "تابش هاوکینگ" معروف است، پیش‌بینی می‌کند که سیاهچاله‌ها می‌توانند تبخیر شوند.

استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به جوایز اعطا شده به "استیفان هاوکینگ"، خاطر نشان کرد: این فیزیکدان قضایا و نظریه‌های بدیعی در زمینه کاری خود ارائه کرد، ولی شاید یکی از نکات مهم در مورد او این بود که با وجود معلولیت جسمی که داشت، توانست با اتکا به توانایی ذهنی و هوش سرشار خود الگویی برای جهانیان باشد که نشان دهد انسان‌ها برای مغزشان انسان هستند، نه برای جسمشان.

وی افزود: ناتوانایی جسمی او نه تنها او را متوقف نکرد، بلکه کمک کرد با قرار گرفتن در مرکز توجه، در ترویج علم و دانسته‌های خود و دیگر فیزیکدانان موثر باشد.

اجتهادی با تاکید بر اینکه کتاب‌هایی که وی برای عموم و به زبان ساده نوشت، از پر‌ترین کتاب‌های  علمی جهان شناخته می‌شوند، خاطر نشان کرد: کتاب "تاریخچه مختصر زمان" ایشان که گفته می‌شود ده‌ها میلیون از آن به رفته است. تقریبا به تمام زبان‌های زنده دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است.

وی در خصوص وضعیت علم فیزیک در کشور یادآور شد: متأسفانه در کشور ما، نه به فیزیک و نه به دیگر علوم زیربنایی و پایه، توجه درستی نمی‌شود. نمی‌دانم که این نکته، معلول توسعه نیافتگی است یا علت آن.

اجتهادی با بیان اینکه این مساله کمی شبیه مسألۀ مرغ و تخم مرغ است، گفت: در سال‌های اخیر هرگاه در کشور از علم صحبت می‌شود، بیشتر به جنبه‌های اقتصادی آنها توجه می‌شود. ولی در همین مسیر هم همیشه به دنبال راه حل‌های کوتاه مدت و حل مشکلات آنی هستیم و غافل از آنکه آینده دور دست ما بستگی به دانش ما در علوم پایه دارد.

رییس انجمن فیزیک ایران ادامه داد: با این وجود و با همه بی مهری‌هایی که به فیزیک و فیزیکدانان در کشور می‌شود، می‌توانم بگویم که وضعیت فیزیک در ایران در سطح جهانی قابل توجه است و فیزیکدانان ایرانی چه در ایران و چه در جهان حرفی برای گفتن دارند و در تمام نشریات معتبر و در کنفرانس‌های علمی می‌توان حضور فیزیکدانان ایرانی را حس کرد.

وی یادآور شد: بدیهی است که با کمی حمایت و توجه بیشتر این نقش و حضور می‌توانست بسیار موثرتر باشد. به خصوص در زمینه کاری "هاوکینگ" ما هم در داخل کشور و هم در جهان فیزیکدانان ایرانی مطرحی داریم.

اجتهادی در پاسخ به این سوال که آیا محققان فیزیک در دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی ایران می‌توانند در داخل کشور یافته‌های علمی خود را عرضه کنند، گفت: این کاری است که فیزیکدانان کشور به آن مشغول هستند و هم در داخل و هم در سطح جهانی یافته‌های خود را ارائه می‌دهند.

عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف تصریح کرد: برای دنبال کردن موفقیت‌های فیزیکدانان کشورمان توصیه می‌کنم که به خبرنامه و کانال خبری انجمن فیزیک ایران سری بزنید. در بین خبرهای مهم جهان فیزیک، می‌توان حضور فیزیکدانان ایرانی و موفقیت‌های آنها را شاهد بود.

 "استیون هاوکینگ"، فیزیکدان و نظریه‌پرداز برجسته جهان 14 مارس 2018 در سن 76 سالگی درگذشت.

.

ایسنا


این مونه
استیون هاوکینگ نخبه ای در علم فیزیک درگذشت
استیون هاوکینگ

استیون هاوکینگ، فیزیکدان و نظریه‌ پرداز برجسته جهان در سن 76 سالگی درگذشت.

 اِستیوِن ویلیام هاوکینگ فیزیکدان نظری، کیهان‌شناس و نویسندهٔ بریتانیایی و مدیر تحقیقات مرکز کیهان‌شناسی نظری در دانشگاه کمبریج بود که کارهای علمی‌اش سابقه‌ای بیش از 40 سال دارد. کتاب‌ها و همایش‌هایش، او را به یک چهرهٔ محبوب تبدیل کرد. او عضو جامعهٔ سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعهٔ اسقفان دانشمند است و در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا شد.

هاوکینگ به مدت 30 سال یعنی از سال ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بود. وی به خاطر فعالیت در زمینهٔ کیهان‌شناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینهٔ سیاه‌چاله، شناخته شده‌ است. کتاب "تاریخچه زمان" او که با رکوردی ۲۳۷ هفته‌ای به عنوان پر‌ترین کتاب در بریتانیا باقی‌ماند باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب طرح بزرگ او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید پس از چند روز به یکی از پر‌ترین کتاب‌های آمازون تبدیل شد.

هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک و از هرگونه تحرک عاجز بود. وی با وجود توانایی‌های بسیار در زمینهٔ کیهان‌شناسی، موفق به دریافت جایزه نوبل نشد

 

منبع : ایسنا


این مونه
سفره هفت سین سال 97

عید آمد دوباره

عید نوروز از راه رسید. امشب سه شنبه 29 اسفند 1396 ساعت 19 و 45 دقیقه و 28 ثانیه سال تحویل میشه. بعضی ها کنار تلوزیون و کنار سفره هفت سین و خانواده این لحظه را هستند و بعضی ها سر کار از تحویل سال با خبر می شوند و بعضی ها هم در اتاق خودشون و یا ماشینشون به تنهایی این ساعت را منتظر می مانند و سال جدید را آغاز می کنند. سال 96 سال ناگوار و غم انگیزی برای کشور بود . زمستانش هم که (برای جنوب ) اصلا بارون و برف درستی نیومد و هنوز خشکسالی برقرار و با دوام هست. امیدوارم سال جدید هم از لحاظ هواشناسی و بارش ها خوب باشه و هم از لحاظ وضعیت اقتصادی و رفاه مردم و همینطور شادی و مهربانی به همدیگر . عید امسال دوباره زود می گذره . مهمان ها میان خونه ما و ما هم میریم خونه اونا (با اونایی که فعلا قهر نیستیم ) , چایی و شیرینی و تنقلات زیاد می خوریم. احتمالا اگر استعداد چاقی داریم , چاق میشیم. آخر عید هم 13 بدر و رفتن به بیرون از خانه . به همین زودی تا ببینی چی شده و چکار کردی و روزات را چه جوری گذراندی , زمان می گذره و فصل گرما شروع میشه و تو هم کلافه از آفتاب سوزان تابستون و خشکی هوا میشی و باز میگی کاش دوباره زمستان می رسید و از هوای خنک و خوب آن لذت می بردم. عید فقط برای یک عده ای خوبه. کسانی که وضع مالی خوبی دارند و مشکل شغل هم ندارند و خانواده خوبی هم دارند. وگرنه برای سایر افراد هیچ فرقی با روزای دیگه نداره. مخصوصا اگر تنها باشی و یا تنهایی را دوست داشته باشی با سرت همیشه توی گوشی باشه , فاصله گذشتن این روزا به یک چشم زدن هست. در هر حال عیدتون مبارک و سالتون نیکو و خرم باد.



این مونه

13 بدر سال 1397

سیزده بدر مبارک

روزهای عید نوروز سال 1397 داره به سرعت می گذره . داریم به انتهای عید نزدیک میشیم. دوباره روز 13 فروردین داره میرسه . چه زود روزا می گذره . چه زود عیدا می گذره . تازه داری از روزای عید و از تعطیلات اون لذت می بری که می بینی یک روز دیگه باقی نمانده . اما باز تا این روزها می گذره , روزهای عید سال بعد از راه میرسه و دوباره شور و شوق تهیه وسایل سفره هفت سین و دیدن همدیگر . دوباره عید میاد اما این بار پیرتر از سال قبل شدی. ظاهرت زیاد تفاوت نکرده اما در جزئیات تغییر کردی . روزهای عید فرصتی میده بهت تا همه اقوام را ببینی . در سایر روزای سال ممکنه اهمیت ندی . اما روز عید بهانه اش دستت میاد .امسال هم گذشت . اما قطعا با یک سری تغییرات نسبت به سال های قبل . امیدوارم سیزده بدر شادی در کنار خانواده خودتان داشته باشید و از این روز لذت ببرید .


این مونه


قسمت 13 فصل هشتم مردگان متحرک :

در این قسمت افراد نیگان تحت فرماندهی سایمون جانشین اون , به محله ریک حمله کردند . اونا در این حمله با دفاع سرسخت مگی و دوستاش مواجهه شدند و ناچار به عقب نشینی شدند اما افرادی از گروه ریگ را با سلاح های خودشون که آلوده به گوشت و خون زامبی ها بود , زخمی کردند. افراد ریک در بیمارستان اونجا بستری شدند اما شب که همه خواب بودند , تبدیل به زامبی شدند و به افراد محله حمله کردند. تعداد زیادی کشته شدند اما افراد اصلی سریال اتفاقی براشون نیفتاد . گروه ریک سرانجام زامبی ها را از بین بردند اما گروهی از افراد نیگان که در قسمت های قبل اسیر شده بودند توانستند از ریک دونی فرار کنند. یه بچه کوچیکه هم بود که هر دفعه می گفت می خوام بجنگم و یک چوب دستی هم داشت. اونم فعلا گم شده چون رفته بود درب زندان اسیرشده های نیگانی را باز کرده بود تا مثلا قاتل برادرش را پیدا کنه و ازش انتقام بگیره. اما اونا اسلحه را از دستش گرفتند و فرار کردند و اونم افتاد زمین در حالی که زامبی ها هم نزدیکش بودند. از نیگان هم فعلا خبری نیست چون توی قسمت قبل با ریک درگیری تن به تن داشت و گرفتار زن زباله ای شد. مورد مهم دیگری توی این قسمت نبود و فقط یه زن غریبه که توی این قسمت نقش دکتر را داشت , غذای زامبی ها شد و این عربه (صدیق ) احتمالا میشه دکتر محله ریک .



این مونه
مورفی در سریال زامبی زد نیشن


سریال زد نیشن یا ملت زامبی, درباره تصرف زمین توسط زامبی ها و تلاش گروهی برای مبارزه با آن ها و درمان ویروس زامبی هست . اما در این دنیای زامبی , یک نفر هست که خونش این بیماری را درمان می کند و گروه سعی دارند که اون را به کالیفرنیا ببرند زیرا که یک پزشک در آنجا منتظر است تا از خون این فرد , درمانی را برای بیماری درست کند. این فرد یک زندانی است که اولین نسخه از یک واکسن آزمایشی ضد زامبی توسط پزشکی که قرار است او را ببینند قبلا بر روی او آزمایش شده است و بدن این فرد از میان دو فرد آزمایشی دیگه موفق تر عمل کرده است . برای همین می توانند از خون او ضد ویروس زامبی را بسازند. این فرد که در مقابل زامبی ها مصون است و به او آسیبی نمی زنند نامش مورفی هست. مورفی می تواند با گاز گرفتن انسان های معمولی آن ها را به افرادی دورگه ( انسان - زامبی ) تبدیل کنند که کاملا برده و تحت فرمان او باشند .مورفی در طول سریال به تدریج رنگش از انسان معمولی به رنگ آبی تغییر می کند و چهر ه ای آبی رنگ به خود می گیرد . او بارها سعی می کند از دست گروهش فرار کند اما گروه هر بار او را می گیرند. حتی یک بار مدتی فرار می کند و در ساختمانی ساکن می شود و به تولید واکسن بردگی ( انسان - زامبی ) می پردازد تا بتواند بقیه را تحت کنترل بگیرد . او حتی موفق می شود که برق شهر را با کمک نیروگاه آب , راه اندازی کند . اما با گروهش درگیر می شود و به ناچار به همراه آنان آنجا را ترک می کند. مورفی در یکی از اقامتگاه های در طول مسیر با زنی آشنا می شود و صاحب بچه ای آبی رنگ می شود که مانند خودش دارای قدرت هایی است و می تواند زامبی را کنترل کند و زامبی ها هم از اون نمی ترسند . سرانجام مورفی دو سال به یک شهر به اسم زونا می رود که مخصوص ثروتمندان هست. در زونا واکسنی از خون اون می سازند که دارای ناخالصی هست و باعث میشه که فراد شهر به تدریج دیوانه شوند و همانند زامبی ها خون همدیگر را بریزند و همدیگر را بخورند. مورفی از آنجا هم فرار می کند و به گروهش می پیوندد و همچنان به دنبال راه حلی برای درمان ویروس زامبی هستند.

 این سریال بیشتر جنبه طنز داره و نتونستن مثل سریال واکینگ دد خوب بسازنش . انواع زامبی ها مثل زامبی های گیاهی , زامبی های اتمی و تششعی , زامبی های برقی , زامبی های معتاد , زامبی های سخنگو , نوزاد زامبی , را میشه توی این سریال دید . سریال جالبی نیست , فقط برای سرگرمی خوبه



این مونه

پایان کار نیگان در سریال واکینگ دد :


مرگ نیگان


سرانجام " نیگان " شخصیت شرور سریال واکینگ دد ( مردگان متحرک ) از گروه ریک شکست خورد و به سرنوشتش (زندانی شدن ) رسید . فصل هشتم سریال واکینگ دد با قسمت شانزدهم به پایان رسید . در این قسمت ریک و گروهش به جایی که در قسمت قبل مشخص شده بود ( توسط دوایت ) و نیگان و گروهش قرار بود اونجا را تصرف کنند رفتند اما در کمین نیروهای نیگان قرار گرفتند و با افراد اون که به صورت یک صف , سلاح های خودشان را به طرف ریک و گروهش گرفته بودند , مواجهه شدند . گابریل و  دوایت در گروگان نیگن بودن و اون فرمان شلیک را داد اما تمام اسلحه های گروهش و خودش منفجر شدند چون یوجین گلوله ها را با موادی دیگر ساخته بود تا منفجر بشوند .در نتیجه بیشتر اعضای گروه نیگن کشته شدند و خودش هم فرار کرد . در یک درگیری تن به تن بین اون و ریک , در حالی که ریک به نیگان گفته بود که ده ثانیه به من وقت بده تا با هم صحبت کنیم , با چاقو گلوی نیگان را برید. سایر افراد نیگان هم تسلیم شدند و به ریک پیوستند . خود نیگان هم توسط ریک بخشیده شد و توسط صدیق مداوا گردید و قرار شد که تا وقتی زنده هست در سلولی زندانی شود . افراد جنگل و زن زباله ای هم به ریک پیوستند و درگیری ها خاتمه پیدا کرد .

فصل هشتم مردگان متحرک تمام شد اما فصل نهم این سریال هم قرار است پخش شود اما زمان پخشش مشخص نیست . اما بر اساس کمیک بوک سریال , در فصل نهم مردگان متحرک با گروهی به اسم " نجواگران " مواجه می شویم که گفته شده ترسناک ترین و بدترین و اصلی ترین دشمنان ریک و گروهش هستند . نجواگران پوست زامبی ها را می پوشند و در میان آنان راه می روند و چون به آهستگی با هم صحبت می کنند به این اسم معروف شدند.


عکس نجواگران در فصل نهم مردگان متحرک
این مونه

پوستر فیلم لوسی


موضوع فیلم سینمایی لوسی :

این فیلم درباره قدرت ذهن انسان هست. گروهی معتقد هستند که انسان فقط از ده درصد از توان مغزش استفاده می کند و در صورتی که بتواند این ده درصد را افزایش بدهد و مثلا به بیست درصد برساند قدرت هایی دست پیدا می کند همانند تسلط بر بدن خویش (تحمل درد و ناراحتی و معلق شدن در هوا ) یا کنترل فکر و جسم دیگران را در اختیار می گیرد و از هوش زیادی برخوردار می گردد و به سرعت می تواند معادلات پیچیده را حل کند و زبان های زیادی را برا بگیرد. البته این حرف بر اساس گفته چند تن از متخصصان مغز فقط یک شایعه هست و درست نیست و تمام قسمت های مغز (100 درصد ) در همه مواقع به جز زمانی که آسیب می بینند , در حال فعالیت هستند و نظریه ده درصد نمی تواند درست باشد. در هر صورت فیلم لوسی به همین موضوع می پردازد و یک فیلم علمی - تخیلی هست . فیلم برخی صحنه های اضافی دارد و مشخص هست که فقط می خواستند یک فیلم ابرقهرمانی که این روزا بسیار رواج دارد و توی آمریکا به آن ها علاقه دارند , بسازند . مثلا صحنه های تولید مثل حیوانات را در فیلم آوردند یا یک رانندگی الکی با ماشین پلیس در شهر برای رسیدن به بیمارستان. لوسی که قدرت های فرا انسانی پیدا کرده می توانست بدون خراب کردن شهر با رانندگی اش , در یک ثانیه در جلوی مکانی که می خواست آنجا باشد ظاهر شود اما نخواستند چنین کنند و برای طولانی کردن فیلم یک صحنه رانندگی وحشیانه را به فیلم اضافه کردند . اما داستان فیلم لوسی : داستان فیلم این هست که لوسی که بک دختر محصل هست در خیابان با دوست پسرش قرار میزاره و همدیگر را میبنند . دوست پسرش از اون می خواد که یک کیف را که محتوای آن مشخص نیست را به داخل یک هتل ببرد و به فردی کره ای تحویل بدهد . لوسی این کار را می پذیرد و به داخل هتل می رود اما تیراندازی می شود و دوست پسرش کشته شده و خودش نیز به دست کره ای ها اسیر می شود . آن ها وی را به نزد رئیس خود می برند و در آنجا کیف مرموز باز می شود و بسته آبی رنگ داخل آن که یک نوع مواد مخدر جدید هست با عمل جراحی در شکم لوسی جا داده می شود . لوسی را با گروهی دیگر که همانند او حامل مواد مخدر هستند به کشورهای دیگر برای عمل مجدد و بیرون آوردن مواد مخدر و تحویل به مشتری می فرستند. اما لوسی که توسط گروهی خلافکار زندانی شده است توسط آنان کتک می خورد زیرا با درخواست آنان موافقت نمی کند . ضربات پا یکی از آنان به محل جراحی سبب باز شدن یکی از کیسه های مواد در شکم لوسی و ورود مواد به خون او می شود . در نتیجه توان مغز او شروع به افزایش پیدا می کند و وی ابتدا بر جسم خود مسلط می شود و نیروی جسمی اش افزایش پیدا می کند و با کشتن خلافکار ها از آنجا می گریزد . در خیابان او می توان جریان زندگی را در درختان مشاهده کند و همچنین زبان سخت کره ای را با گوش دادن به صحبت مردم با موبایل فرا بگیرد . او سپس سوار هواپیمایی می شود و در هواپیما می بینیم که با دو لپ تاب همزمان تایپ می کند و می تواند به ذهن دیگران نفوذ پیدا کند . لوسی سرانجام به هتل سردسته خلافکارهای کره ای ( کسی که بسته ها را در شکم او جا داده بود ) باز می گردد و از طریق خواندن ذهن وی می تواند به محل اعزام سایر حاملان مواد پی ببرد . او با همکاری یک پلیس باعث دستگیری آنان می شود . لوسی همچنین در حالی که برای درآوردن بسته های مواد داخل شکم خود به بیمارستانی رفته است , اطلاعات پزشکی هم پیدا می کند و می تواند تومور منجر به مرگ فردی را تشخیص بدهد . او همچنین مشکل کبد خراب دوستش را می فهمد و به او داروهایی را برای درمان کبدش توصیه می کند . لوسی که زمان زیادی ندارد و در حال مردن هست مجبور می شود مجددا مقداری مواد مصرف کند تا سلول های بدنش از هم نپاشند . او سپس با یک پروفسور که در زمینه نظریه ذهن ده درصدی چندین سال مطالعه کرده است ملاقات می کند و به او می گوید که احساساتش را از دست داده است و توان کنترل وسایل الکترونیکی را هم بدست آورده هست . او حتی توانسته تولد خود و بوسه های مادرش بر بدنش را نیز بیاد آورد . پروفسور به او می گوید که باید اطلاعات فراوانی که دارد را به اشتراک بگذارد و لوسی هم روی یک صندلی می نشیند و به کامپیوترها و وسایل الکترونیکی داخل اتاق وصل شده و آن ها را با هم ترکیب می کند و خود تبدیل به یک کامپیوتر زنده می شود . پس از آن به جست و جو دریافت اطلاعات از زمان شکل گیری سیاره زمین و انسان ها می پردازد و ما میبینیم که او در ذهن خود به گذشته سفر کرده است و وارد عصر کالسکه و سرخپوست ها و دایناسور ها و انسان اولیه که یک میمون است شده است و سپس به عقب تر می رود که جهان در حال شکل گیری است . در این زمان توان مغز او به صد درصد می رسد و جسم او از هم می پاشد و او تبدیل به چیزی در وسایل الکترونیکی می شود و در آن ها زنده است . یک فلاش مموری بزرگ هم برای پروفسور می سازد که حاوی تمام اطلاعات و دانشی است که بدست آورده بوده و فیلم همینجا به پایان می رسد .


این مونه

سریال بریکینگ بد خیلی بد


موضوع و خلاصه سریال بریکینگ بد :

اگر به دنبال یک سریال ناراحت کننده و روی اعصاب هستید می توانید این سریال را ببینید . توی اینترنت که دنبال فیلم و سریال هستی , می بینی که تعریف زیادی از این سریال شده و به عنوان یک سریال خیلی خود در اول لیست سریال ها و در شماره یک آن را قرار می دهند و تو هم وسوسه میشی و با خودت میگی چنین سریالی که اینقدر سایت ها درباره اش حرف زده اند و امتیاز بالایی گرفته را برم دانلود کنم و ببینمش و حتما خیلی خوبه و از این حرفا . اما بعد که حجم اینترنت خودت را هدر میدی و پنج فصل سریال را دانلود می کنی , تازه می فهمی که چه اشتباهی کردی و سلیقه تو یک دنیا با دیگران فرق می کنه. البته اگر سریال های قبلیت تکراری شدند و اینترنت و حجم رایگان داری و سریال بهتری پیدا نکردی میتوانی دانلودش کن . سریال بریکینگ بد دوبله فارسی هستش و راحت هم توی اینترنت پیدا میشه . اما موضوع سریال بریکینگ بد چی هست ؟ موضع سریال درباره یک خانواده سه نفره هست. پدر خانوانده به اسم والتر , یک معلم شیمی ساده با حقوق اندک هست که از عهده مخارج زندگی اش بر نمی آید و از اینرو علاوه بر تدریش شیمی , به شستن ماشین ها و کارهای کوچک دیگر هم می پردازند اما باز دچار مشکلات مالی است . او یک زن حامله و یک پسر بزرگ که دچار مشکل ذهنی و زبانی و حرکتی نیز هست نیز دارد . همچنین به تازگی می فهمد که سرطان ریه دارد و دکترها به او می گویند که حداکثر دوسال زنده می ماند و بعد می میرد . فهمیدن اینکه سرطان دارد زندگی معمولی او را دچار بحران می کند و او مجبور می شود برای مخارج شیمی درمانی خود به ساخت ماده مخدر شیشه با کمک یکی از شاگرادان سابقش که در کار پخش مواد مخدر است بپردازد . ماده مخدری که این دو نفر می سازند از کیفیت بالایی بر خوردار است و از اینرو توجه معتاد ها و گروهای مواد مخدر دیگر را نیز به خود جذب می کنند که این باعث می شود با آن ها درگیری پیدا کنند به طوری که در این راه ناچار می شوند دو سه نفر را نیز به قتل برسانند . یکی دیگر از مشکلاتشان نیز این هست که شوهر خواهر زن والتر , یک پلیس مواد مخدر است که زیاد به خانه آن ها رفت و آمد دارد . کلا سریال درباره والتر و شاگردش و دعواها  و مشکلات خانوادگی که دارد و ساخت مواد مخدر و درگیری با گروهای مخدر دیگر است . تولید مواد مخدر توسط والتر به تدریج باعث میشود که خانواده اش را ترک کند و آواره شود و در آخر هم به تنهایی در آزمایشگاهش بمیرد در جالی که پلیس ها وارد آنجا شدند . بعضی صحنه های کثیف هم در سریال وجود داره مثل زمانی که والتر یکی از خلاف کارها را با ماده شیمیایی می کشد و سپس جسدش را در یک وان پر از اسید می اندازند اما اسید کف وان و کف پوش طبقه دوم را خراب کرده و تکه گوشت هایی از جسد و مخلوطی له شده از او بر روی زمین می ریزد و آن ها در حالی که خانه بوی تعفن بدی گرفته است مجبور می شوند تکه گوشت ها و استخوان ها له شده باقی مانده از جسد را با سطل و جارو جمع کرده و در سینک دستشویی بریزند . از سریاله خوشم نیومد. نمیدونم چرا اینقدر تعریفش را می کردند . شاید به خاطر بیان بدبختی های یک نفر هست . چون معمولا همینطور سریال هایی که درباره بدبختی و بیچارگی آدم ها و دعوا و طلاق و جدایی هستند جایزه اسکار می گیرند و ازشون تقدیر میشه .


این مونه

سریال 100


سریال خارجی صدنفر :

چهار فصل از این سریال تا به حال پخش شده است. سریال 100 یک سریال آخرالزمانی هست. زمانی که زمین بر اثر انفجار بمب های اتمی , غیر قابل ست شده و گروهی از انسان ها برای زندگی مجبور شدند در یک ایستگاه فضایی بزرگ به اسم آرک در نزدیکی زمین ساکن شوند. بر اساس پیش بینی دانشمندان تا صد سال زمین غیر قابل ست است. اما پس از گذشت نود و هفت سال کسانی که در شهر فضایی زندگی می کنند با کمبود اکسیژن مواجهه می شوند و ناچار می شوند گروهی صد نفره از جوانان خلاف کار سفینه را برای آزمایش ست پذیری زمین به این سیاره بفرستند. آن ها با یک سفینه به سوی زمین فرستاده می شوند در حالی که دستبندهایی مغناطیسی دارند که علائم حیاتی آن ها را نشان می دهد . آن ها با موفقیت به زمین می رسند و درب سفینه را باز می کنند و قدم بر روی خاک می گذارند . جایی که آن ها فرود آمده اند جنگی سبز با درختان بزرگ و رودخانه ای در نزدیکی آن ها است . در ابتدا آن ها خوشحال هستند و شروع به ساختن پناهگاه برای خود می کنند زیرا که از قبل آموزش های آن را دیده بودند . چند نفر از آنها برای جمع آوری غذا و کاوش منطقه به اطراف می روند اما هنگامی که به رودخانه می رسند , یکی از آنان (جاسپر) هدف افراد بومی که در جنگل پنهان هستند قرار می گیرد و نیزه ای در سینه او فرو می رود . سایر افراد با دیدن او فرار می کنند و به اردوگاه بر می گردند و ماجرا را تعریف می کنند . در اردوگاه تصمیم به ساخت دیوار و محافظت از خودشان می گیرند . چند نفری که برای کاوش رفته بودند برای یافتن دوستشان دوباره عازم جنگل می شوند که سرانجام او را بسته شده به تیرک چوبی در جنگل پیدا می کنند و او را که بیهوش هست و زخمش مداوا شده را به ارودگاه خود بر می گردانند . بعد مشخش می شود که آن ها تنها ساکنان زنده مانده نیستند و گروهی از قبل در زمین ساکن بوده اند. درگیری هایی بین افراد آسمان و زمینی ها در می گیرد و سرانجام تصمیم می گیرند که با هم متحد شوند بر علیه گروهی دیگر از مردم زمین که در یک کوهستان مرتفع ساکن هستند و تجهیزات پیشرفته ماهواره ای دارند . گروهی که در کوهستان ساکن هستند نمی توانند از قلعه خود بیرون بیاییند زیرا بدن آن ها توان مواجهه با تششعات اتمی را ندارد و برای همین آن ها مجبورند از خون و مغز استخوان افراد زمینی دیگر برای مداوای خود استفاده کنند . از اینرو تعدادی از زمینی ها اسیر آن ها هستند . در همین زمان سفینه بزرگ فضایی که در آسمان ساکن است به سمت زمین می آید و گروهی که از قبل در زمین ساکن شده بودند با پیوستن نیروهای جدید , قدرت بیشتری پیدا می کنند. آن ها با کمک نیروهای زمینی به نبرد با مردم کوهستان می پردازند موفق می شوند درب های آنجا را گشوده و آنها را توسط تشعشات اتمی از بین ببرند و آنجا را تصرف نمایند . هر چند که بعدا آنجا با انفجار خودکار که توسط یکی از بازمانده ها فعال شده است , از بین می رود . پس از این واقعه با تسخیر ذهن تعداد زیادی از زمینی ها و مردم سفینه مواجه هستیم. یکی از فرماندهان سفینه فضایی که آخرین نفر باقی مانده در فضا بود خود را به زمین می رساند . او در ناحیه ای دورتر از گروه اصلی فرود می آید . در حالی که بیهوش در بیابان افتاده است , یک بیابانگرد او را پیدا کرده و به خانه می برد و ماجرای شهری به اسم نور را برای او تعریف می کند که از درد و رنج در آن خبری نیست و همه می توانند وارد آن شوند . مرد سیاه پوست (جاها) این حرف ها را باور می کند و هنگامی که به گروهی اصلی می رسد , دوازده نفر را با خود بر می دارد تا به او در یافتن شهر نور کمک کنند اما در مسیر یافتن شهر , آن ها وارد میدان مین می شوند همه آن ها به جز جاها و سه نفر دیگر می میرند . آن ها از تپه ای که نور از آن بالا می آید بالا می روند و خوشحال از اینکه شهر نور را پیدا کرده اند اما با یک بیابان و تعداد زیادی پنل خورشیدی مواجهه می شوند . اما جاها که خیلی ایمان و عقیده اش زیاد است به آن ها می گوید که باید راه را ادامه بدهند . آن ها سرانجام به یک دریاچه می رسند و با قایق از آن می گذرند در حالی که یک پهباد هم در بالای سر آنها حرکت می کند . چند نفر از قایق بیرون می افتند و غرق می شوند . فقط جاها و پسری که همراهش هست به ساحل طرف دیگر دریاچه می رسند . در آنجا یک خانه ( قصر ) پیدا می کنند و وارد آن می شوند . در حالی که پسرک در ساختمانی دیگر گیر افتاده است , جاها با یک زن قرمز پوش مواجه می شود که یک هوش مصنوعی هست . زن قرمز پوش به او می گوید که تو موفق شدی و به هدفت رسیدی . در حالی که جاها به اتاقی خیره شده که یک کلاهک اتمی در آن قرار دارد . زن قرمز پوش تراشه هایی به جاها می دهد و به او می گوید که این ها کلید ورود به شهر نور هستند و جاها هم یکی از آن ها را می خورد و وارد شهر ذهنی نور می شود . شهری که با خوردن تراشه ذهن افراد در آنجا آپلود می شود و گیرنده های عصبی درد در آن ها از بین می رود . از اینرو در جسم فیزیکی خود هیچگونه  احساس دردی نمی کنند و همینطور به تدریج دچار فراموشی و بی احساسی نسبت به هم می شوند . آن ها با خوردن این تراشه می توانند زن قرمز پوش را ببینند و کاملا برده او می شوند . اما زن قرمز پوش کیست ؟ زن قرمز پوش برنامه ای ویروسی است که به دنیا خاتمه داده است . هک سایت های اتمی و شلیک موشک ها و پایان دنیا توسط همین زن که یک برنامه کامپیوتری هست صورت گرفته است و دلیل کارش هم افزایش جمعیت زیاد انسان ها بر روی کره زمین بوده است. ایجاد شهر نور هم به این دلیل بوده است که نیروگاه های اتمی تا صد سال سوخت کافی داشته اند و ایمن بوده اند اما اکنون سوخت آن ها رو به اتمام هست و بر اثر گرمای زیاد منفجر خواهند شد و زمین مانند سابق دچار تششعات و نابودی می گردد و به همین سبب زن قرمز پوش برای جلوگیری از نابودی کامل نسل انسان ها تصمیم می گیرد که ذهن آن ها را در شهر نور آپلود کند تا در آنجا همچنان زنده باشند . گروهی باقی مانده از مردمان سفینه آرک که تراشه را نخورده اند با جاها به مقابله می پردازند و سرانجام موفق می شوند سیستم او را هک و خاموش کنند . در نتیجه زن قرمز پوش و شهر نور از بین می روند . ادامه سریال هم صرف تفکر برای نجات و زنده ماندن از انفجارهای اتمی نیروگاه ها می شود و گروهی در پناهگاه زیرزمینی مخفی می شوند . گروهی با شاتل فضایی به ایستگاه باقی مانده در آسمان باز می گردند و گروهی هم به جشن و شادی , آخرین لحظات عمرشان را در سفینه سقوط کرده بر روی زمین می گذرانند .





این مونه
کشف جسد شاه پهلوی در شهر ری , در طرح گسترش حرم حضرت عبدالعزیم حسنی :

امروز چهارم اردیبهشت 1397 , در حال مطالعه خبرها بودم که با خبر کشف یک جسد مومیایی مواجه شدم . گفته شده که این جسد در محل سابق آرامگاه رضا شاه پهلوی کشف شده است . تصویری ازش در اینترنت منتشر شده و عده ای با توجه به شکل جمجمه جسد با تصویری قدیمی از شاه پهلوی در یک تابوت , گمان کرده اند که فرد مورد نظر همان پادشاه اول پهلوی هست . البته با توجه به اینکه در ایران مومیایی کردن رواج نداشته و بر اساس تاریخ فقط درباره کوروش هخامنشی و رضاشاه پهلوی این عمل انجام شده و همچنین در موقع تخریب آرامگاه در اوایل انقلاب هم جسدی پیدا نشد باید نتیجه گرفت که شاید حرف هایی که گفته میشه درست باشه .  البته بدون آزمایش های دقیق نمی توان به واقعیت پی برد . در هر صورت اگر حقیقتا یک جسد مومیایی باشه با حفظ بشه و از آسیب مصون باشه و همانند کاری که مصری ها می کنند در یک محفظه شیشه ای و در یک موزه برای نمایش مردم نگهداری بشه . چون هم جاذبه تاریخی محسوب میشه و هم اینکه از نظر اقتصادی میتونه درآمد توریستی خوبی داشته باشه . عکسی که از این جسد توی اینترنت پخش شده را میزارم . از سایت های دیگه میتونی اطلاعات کافی درباره اش بدست بیارید .
عکس مومیایی رضاشاه پهلوی عکس جسد مومیایی کشف شده در شهر ری
این مونه

سریال وانس آپون ا تایم


سریال خارجی روزی روزگاری  : داستان سریال درباره یک جنگل و شهر خیالی هست . در یک جنگل جادویی , موجودات افسانه ای مانند پری ها , شنل قرمزی و مادربزرگش , پینوکیو , ملکه شیطانی , پادشاه چارمینگ ,هوک , سفید برفی و کوتوله ها و دیگران در کنار هم زندگی می کنند . دختر یه خانواده کشاورز که مادرش جادوگر است , به صورت اتفاقی دختر کوچک پادشاه به اسم سفید برفی را که اسبش رم کرده است و وارد ملک شخصی آن ها شده است را نجات می دهد بدون آنکه بفهمد سفید برفی دختر پادشاه آن سرزمین هست . این خبر به گوش پادشاه می رسد و به خانه کشاورز می آید و دختر کشاورز ( رجینا - ملکه شیطانی ) را میبیند و از او خواستگاری می کند زیرا که خودش همسرش را از دست داده است. دختر کشاورز که عاشق جوان اسطبل دار مزرعه هست , تمایلی به ازدواج با پادشاه ندارد اما مادرش که جادوگر بدجنسی هست او را مجبور می کند که این ازدواج را بپذیرد . اما سفید برفی که دختر کوچکی هست و به خیال خودش می خواهد به رجینا کمک کند به مادر او جریان عشق وی به جوان اسطبل دار را می گوید و او نیز دخترش و آن جوان را در اسطبل غافلگیر می کند و قلب جوان را از سینه اش در میاورد و او را می کشد. رجینا با ناراحتی و تنفر از سفید برفی که راز او را برملا کرده است با پادشاه ازدواج می کند . اما سرانجام به کمک یک جادوگر دیگر به اسم " پوست چروکین " که قبلا مربی جادوگری مادرش بوده است و رازهای جادوگری را به وی آموخته است , می تواند مادرش را از طریق یک آینه جادویی به سرزمینی دیگر تبعید کند. پوست چروکین به رجینا هم راز و رمزهای جادوگری را میاموزد و او را نیز تبدیل به جادوگری قدرتمندی می کند . رجینا شوهرش را که پادشاه هست را به کمک یک غول چراغ جادو و توسط مارهای سمی می کشد . پس از کشتن او به فکر راهی برای نابودی سفید برفی می افتد اما چون سفید برفی و شوهرش توسط پوست چروکی قبلا دارای طلسم محافظتی شده اند امکان آسیب زدن به آن ها در آن سرزمین وجود ندارد. از اینرو با کمک پوست چروکین طلسمی می سازد و تمام ساکنان جنگل سحرآمیز را به شهری به اسم استوری بروک می فرستد که در آن جادویی وجود ندارد تا به این طریق بتواند از سفید برفی انتقام بگیرد اما این طلسمی که اجرا کردند توسط یک نجات دهنده که بچه سفیدبرفی هست قابل شکستن است. افرادی که به شهر استوری بروک آمدند دچار فراموشی شدند و هیچ چیز از زندگی قبلی یادشون نمیاد و پیر هم نمی شوند زیرا که زمان در شهر متوقف شده است و آن ها 28 سال به همان شکل سابق باقی ماندند . طلسم شهر مانع از ورود و خروج افراد می شود و آن ها در آنجا گیر افتادند و هر کدام بخواهند از شهر خارج شوند می میرند . اما با آمدن دختر سفید برفی ( به اسم اما ) به شهر اوضاع تغییر می کند. او که دارای پسر کوچکی به اسم هنری است و در شهر ساکن است , وی را می بیند و پسر کوچک که کتاب داستانی درباره وقایع جنگل سحرآمیز دارد از او می خواهد که بهش کمک کند تا طلسم را از بین ببرند در حالی که همه فکر می کنند که پسرک خیال باقی می کند و دروغ می گوید و به او باور ندارند . ملکه شیطانی یا همان رجینا که اکنون شهردار شهر است تصمیم می گیرد با یک سیب "اما " را مسموم کند اما پسرش سیب را می خورد تا به وی نشان دهدکه همه چیزی که میگفته واقعی هست . پسرک مسموم می شود و با بوسه مادرش (بوسه عشق واقعی ) در بیمارستان بهوش می آید و طلسم شهر هم با همین بوسه از بین می رود . همه مردم شهر همه چیز را به یاد می آورند . جادوگر قدرتمند دیگر شهر به اسم پوست چروکین که در گذشته فرزندش را گم کرده است برای اینکه بتواند از شهر خارج شود و دنبال پسرش بگردد و  جادوی منع عبور را بشکند , با وسایلی که با خود از جنگل سحرآمیز آورده , طلسمی می سازد و در چاه نزدیک شهر می اندازد و دوباره جادوها را به شهر باز می گرداند و رقابت بین او و ملکه شهر و سایر شخصیت های افسانه ای شهر که به دنبال پیدا کردن راهی برای بازگشت به سرزمینشان هستند شکل می گیرد .



این مونه

بسمه تعالی

موضوع:درخواست استخدام

مدیر محترم اداره/شرکت

جناب آقای/سرکار خانم

با سلام

احتراما به استحضار حضرتعالی می رسانم اینجانب فرزندبه تاریخ تولد. و شماره شناسنامه . دارای مدرک . از دانشگاه . بوده و دارای . سال سابقه کاری می باشم. لطفا با استخدام من در قسمت موافقت نمایید. لازم به ذکر است که متن رزومه اینجانب به پیوست این نامه خدمت جنابعالی عرضه می گردد. و من الله توفیق


این مونه

جناب آقای ………………

رییس محترم امور اداری

موضوع : درخواست سوابق کاری

احتراما به استحضار می رساند اینجانب ………………فرزند ………………به شماره کارمندی ……………….از تاریخ ……………لغایت ……………….در شرکت شما در بخش ………….مشغول بکار بوده و در تاریخ ……………….بعلت استعفا ناچار به ترک شرکت گردیدم.

خواهشمند است نامه ای جهت تایید سوابق کاری اینجانب صادر فرمایند.

با تشکر و سپاس

امضا


این مونه

بنام خدا

قرارداد

(اجاره يك دستگاه آپارتمان مسكوني)

*******

طرف اول قرارداد(موجر): خانم/آقاي ……………………. فرزند آقاي …………… داراي شناسنامه شماره ……………………………. صادره از ……………………………………… متولد ………………………………   ساكن: ………………………………………………………………………………………………………………………………………….

طرف دوم قرارداد(مستاجر): خانم/آقاي ……………………. فرزند آقاي …………… داراي شناسنامه شماره ……………………………. صادره از ……………………………………… متولد ………………………………   ساكن: ………………………………………………………………………………………………………………………………………….

موضوع قرارداد: شش دانگ يكدستگاه آپارتمان طبق اول مشاع از يكباب ساختمان مسكوني احداثي در يك قطعه زمين به مساحت …………. متر مربع جزء پلاك …………

فرعي از ………… اصلي مفروض و انتزاعي از پلاك ……………. فرعي از اصلي مرقوم واقع در اراضي ……………… بخش  ……………… ثبتي  ……………… تهران و از مورد ثبت سند مالكيت شماره  ……………… مورخ  ……………… صفحه  ……………… جلد  ……………… به شماره چاپي  ……………… صادره به نام موجر با حق استافده از مشاعات طبق قانون تملك آپارتمانها و آيين نامه اجرايي آن، به انضمام برق اختصاصي به شماره پرونده ……………… و از آب مشترك به شماره اشتراك  ……………… و از گاز شهري مشترك به شماره شناسايي  ……………… و به انضمام يك رشته تلفن اختصاصي به شماره  ……………… و منصوبه هاي در آن كه مستاجر مورد اجاره را رويت كرده و با وقوف از محل وقوع، حدود و مشخصات آن، قبول و اقرار به تصرف كرده است و حسب الاقرار مورد اجاره جهت سكونت مستاجر با افراد عائله تحت تكفل درجه اول وي و همسرش و جمعا به تعداد  ……………… نفر به اجاره داده شده است ولاغير و مستاجر به هيچ عنواني حق تغيير نوع استفاده مزبور را از مورد اجاره ندارد.

مدت قرارداد: ………………سال كامل شمسي از تاريخ اول ……………… ماه يكهزا و سيصد و ……………… شمسي كه با قرار مستاجر از آغاز مدت استيفاي منافع كرده است.

مبلغ قرارداد: مبلغ  ……………… ريال براي تمام مدت مرقوم(بقرار ماهي مبلغ ……………… ريال) كه مستاجر متعهد است مال الاجاره ماهانه را در آغاز هر ماه به صورت نقدي به موجر بپردازد و عدم تاديه هر قسط از مال الاجاره ظرف مدت 10 روز از سررسيد موجب فسخ بقيه مدت براي موجر خواهد بود.


شروط:

ماليات مستغلاتي و تعميرات كلي به عهده موجر و تعمرات جزيي و رنگ آميزي و نقاشي مورد اجاره جهت استفاده بهتر به عهده مستاجر است.

مستاجر حق انتقال مورد اجاره را مشاعا يا مفروزا، جزئا و يا كلا بهيچ صورت حتي بصور نمايندگي، صلح و وكالت و غيره را ندارد.

مستاجر مكلف به رعايت موازين اسلامي در مورد اجاره مي باشد.

مستاجر متعهد به جبران خسارات وارده به عين مستاجره و جبران كسر و انكسار درب و پنجره ها و شيشه، قفل و دستگيره ها و ساير متعلقات مورد اجاره مي باشد.

مستاجر متعهد به تخليه و تحويل مورد اجاره به موجر با اخذ رسيد كتبي بعد از انقضاي مدت مي باشد.

از تاريخ فسخ يا انقضاي مدت مستاجر متعهد به پرداخت اجرت المثل معادل اجرت المسمي به موجر با اخذ رسيد كتبي مي باشد.

مستاجر مي تواند اجاره بها اعم از مال الاجاره يا اجرت المثل را به حساب جاري شماره  ……………… موجر نزد بانك  ……………… شعبه  ……………… واريز نموده و نسخه از فيش آنرا به موجر تسليم نمايد.

چنانچه بعد از انقضاي مدت يا بعد از فسخ، مستاجر مورد اجاره را سالما تخليه نموده و بخواهد تحويل موجر دهد ليكن موجر از تحويل گرفتن آن خودداري ورزد مستاجر حق دارد با ارائه مفاصاي حسابهاي برق و آب و گاز و تلفن جهت تخليه و تحويل مورد اجاره به موجر، به دادگاه صالحه رجوع نمايند.

عدم تاديه بدهي هاي ناشي از مصارف آب و برق و گاز و تلفن منصوبه در مورد اجاره كه به عهده مستاجر است موجب فسخ براي موجر خواهد بود و در عين حال موجر با ارائه قبوض مثبته حق وصول آن را از مستاجر دارد.

10- تخلف مستاجر از هر يك از مفاد و شروط اين سند موجب خيار فسخ از طر موجر خواهد بود.

ساير شروط: (در اين قسمت اگر شروطي ديگر باشد تنظيم خواهد شد).

اين سند در 2 نسخه كه هر 2 نسخه در حكم واحد است تنظيم و بين طرفين مبادله گرديد.

 

 

محل امضاي موجر                                                            محل امضاي مستاجر


این مونه

همکار ارجمند جناب آقای ………… /  سرکار خانم ……………….

آری ، چه غرور آفرینند آن عزیزانی که در کمال صداقت و درستکاری بیش از سی سال از بهترین سالهای عمر خود را در سنگر خدمت گذراندند و در جهت تحقق اهداف شرکت خالصانه از هیچ کوششی  دریغ نورزیدند.

با پذیرش غم و شادی ، عتاب و عقاب ، صبر و شکیبائی و با توکل به ایزد منان در کنار سایر همسنگران از جان و مال خود گذشتند و اینک با کوله باری از تجربه سنگر را به دیگران سپردند.

اکنون که به افتخار بازنشستگی نایل آمده اید ، شایسته است از زحمات بی دریغ ، مساعی ارزشمند و اهتمام ویژه جنابعالی در طول مدت خدمت تشکر و قدردانی نموده، توفیق روز افزون شما و خانواده گرانقدرتان را از درگاه احدیت مسئلت نمائیم.

امید است در پرتو عنایات حق همواره در کلیه شئون زندگی موفق و موید باشید.

با تشکر

رییس شرکت


این مونه

بسمه تعالی

دعوت نامه حضور در جلسه اولیا و مربیان مدرسه …………

حضور اولیاء محترم دانش آموز:  …………  کلاس: ………………

با سلام و احترام

بسیار خرسندیم که در ماه مهر ، سرآغاز فصل تربیت ، علم آموزی و معرفت ، حضور پرشور و ثمر بخش شما را در کنار خود حس می کنیم و رهنمودهایتان را در تحقق آرمان ها و آموزش و پرورش فرزندانمان پذیرا باشیم.

شما نیز می توانید در این تعامل و همبستگی بین (خانه)و (مدرسه)،خدمتگزاران خود را یاری رسانید تا با تلاش و برنامه ریزی مشترک بتوانیم آینده سازانی عالم و عامل پرورش دهیم.

خواهشمند است با عنایتی که نسبت به سعادت و خوشبختی فرزند دلبندتان دارید،ضمن حضور به موقع و مشارکت فعال در این جلسه ما ار از نظر و پیشنهاد های مفید خود بهره مند سازید.

لازم به ذکر است با توجه به مطالب مهمی که در این جلسه مطرح خواهد شد حضور یکی از والدین در این جلسه الزامی می باشد.

*برنامه جلسه:

1- دعا برای قبولی کودکان

2- گزارش عملکرد سال گذشته و برنامه های سال جاری

3- برگزاری انتخابات انجمن

*زمان:  جمعه  مورخ ….  از ساعت ………الی ………….

*مکان:  سالن اجتماعات مدرسه راهنمائی …………….

با تشکر و امتنان فراوان

آقای ……………

مدیر مدرسه راهنمائی ………………


این مونه

جناب آقای …………………

رییس محترم …

موضوع : تقاضای مساعدت مالی و وام بلاعوض

با سلام و احترام

بدینوسیله به استحضار می رساند اینجانب …………………بعلت مشکلات عدیده از قبیل : هزینه بسیار بالای بیمارستان همسرم که طی سال جاری سه  بار مورد عمل جراحی …………  قرار گرفته اند و پرداخت هزینه های آن برعهده اینجانب بوده است. ( طبق مدارک پیوست )

داشتن 2 فرزند دانشجو  از همسر اول و پرداخت شهریه سنگین دانشگاه

و موارد بالا باعث شد تا  در این شرایط اضطراری متقاضی مساعدت و دریافت وام از حضرتعالی باشم.

لذا خواهشمند است  در صورت صلاحدید  و با استحضار از نیاز مبرم اینجانب دستور فرمایید واحد محترم امور مالی نسبت به پرداخت  ……………. بعنوان وام بلاعوض  به اینجانب اقدام نموده و باعث حل مشکلات  اینجانب گردد .

پیشاپیش از مساعدت جنابعالی کمال تشکر و سپاسگذاری را دارم …

با تشکر


این مونه

نمونه متن شكواييه هاي كيفري
شاكي :(مشخصات ) …به نشاني :…………………………………………………………………………………
مشتكي عنه (يا مشتكي عنها يا مشتكي عنهم و …. بر حسب مورد ) : (مشخصات ) … به نشاني ……… (نشاني ها بايد دقيق نوشته شود )
موضوع : اعلام شكايت (اگر وصف جرم را مي دانيد همان وصف را بنويسيد . مثلاً كلاهبرداري يا خيانت در امانت يا تصرف عدواني )

بسمه تعالي

رياست محترم دادگستري …………………. (يا مجتمع قضايي …… يا دادگستري ……)

سلام عليكم
احتراماً ، نظر به اينكه آقاي …… (مشتكي عنه ) به شرح ذيل مرتكب جرم موضوع شكواييه شده است ، بدين وسيله مستنداً به ماده ………. قانون ………… تعيين مجازات وي استدعا مي شود .
(در ذيل هم شرح ماوقع نوشته مي شود )
مثلاً (3 طاق (تخته ) فرش را به موجب رسيدي كه فتوكپي مصدق آن ضميمه است به امانت از اين جانب دريافت كرده و علي رغم ارسال و ابلاغ اظهار نامه شماره ………… مورخ ……… از استرداد آن خودداري مي كند )(كه اين موضوع از مصاديق خيانت در امانت است . )
يا مورد ديگر …(به موجب سند رسمي شماره … مبلغ ……… ريال به اينجانب قرض داده و وجه مذكور را طي چك شماره ………… تاريخ ……… بانك …………. از بنده دريافت داشته است . مع ذلك از طريق صدور اجراييه نسبت به مطالبه مجدد وجه و توقيف اموال اينجانب اقدام كرده است . (كه اين به اعتباري از مصاديق كلاهبرداري است . )
يا مورد ديگر : با وارد كردن ضربه عمدي شيشه مغازه اينجانب واقع در ………… (آدرس دقيق ) شكسته و مرتكب تخريب شده است ) (كه اين هم جرم تخريب است )
و ………
(بعد هم در ذيل ما وقع ، چنين نوشته مي شود )
(خسارت وارده به اينجانب ناشي از عمل مرتكب معادل مبلغ ………. ريال است . و بدين وسيله مستنداً به ماده 68 قانون آيين دادرسي كيفري (در حال حاضر ماده 74 و نيز 75 قانون آيين دادرسي كيفري جديد مصوب 28/06/1378) ، صدور و اجراي قرار تامين خواسته را نيز استدعا دارد. )
يا نوشته مي شود مستنداً به ماده 68 مكرر قانون دادرسي كيفري (در حال حاضر ماده 74 قانون آيين دادرسي كيفري جديد ) صدور قرار تامين معادل مبلغ مذكور را استدعا مي كنم . خواهشمند است مقرر فرمايند معادل مبلغ ياد شده از اموال مشتكي عنه توقيف شود )
(و موقعي كه طرف بيش از يك جرم مرتكب شده در آن صورت نوشته مي شود
(ضمناً توجه مقام عالي را به تعدد جرايم ارتكابي مشتكي عنه جلب كرده و در نظر گرفتن اين مورد را در صدور قرار استدعا مي كنم .
(و در نهايت در ذيل شكواييه نوشته مي شود )
مدارك و اسناد به شرح ذيل تقديم مي شود :
1-……………………………………………………………………………………………………………………
2-……………………………………………………………………………………………………………………
3-……………………………………………………………………………………………………………………

با تقديم احترام
نام و نام خانوادگي (شاكي )
امضاء


این مونه

جناب آقای ……………………

رییس محترم امور کارکنان

موضوع : درخواست مرخصی بدون حقوق

با سلام و احترام

بدینوسیله به استحضار می رساند  اینجانب آقای………… خانم ……………….با توجه بروز برخی مشکلات خانوادگی / تحصیلی / شخصی متقاضی استفاده از مرخصی بدون حقوق به مدت ………….ماه از تاریخ …………………می باشم. خواهشمند است درصورت صلاحدید با توجه به نیاز مبرم و ضرورت موضوع برای اینجانب با تقاضای اینجانب موافقت و دستورات لازم را در این خصوص صادر فرمایید.

پیشاپیش از مساعدت و حسن اعتماد جنابعالی کمال تشکر را دارم.


این مونه

جناب آقای ………………

رییس محترم ….

موضوع : دعوت جهت حضور مراسم افتتاحیه

با سلام و احترام

بدینوسیله ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام ….  ، به استحضار می رساند مراسم افتتاحیه این شرکت ، تولید کننده محصول ……  در  روز چهارشنبه مورخه 15 … ماه ، از  ساعت 8 لغایت 9  در محل این شرکت واقع در ……………………برگزار می گردد.

لذا از جنابعالی دعوت می گردد تا با حضور ارزشمندتان ، رونق بخش این مراسم باشید.

پیشاپیش از حسن توجه و حضور حضرتعالی کمال امتنان و تشکر  را دارم.

با تشکر ……………

رییس شرکت


این مونه

یا عزیز
دلهایمان سرشار از رونقی است که با آمدن نوزاد نو رسیده زندگی مان را پر از شادی کرد و از آن روز یکسال می گذرد؛ به شکرانه وجودش جشنی برگزار میکنیم که حضور شما بر سبزی و رونق آن می افزاید
ساعت شروع :
6.5  1394 به صرف میوه . شیرینی و شام و صبحانه !

عصر روز شنبه مورخ دوم فروردین



با سلام و احترام

بدینوسیله به مناسبت  … مجلس مهمانی به صرف میوه و شیرینی و شام  راس ساعت 19 در منزل مان برگزار میگردد
حضور گرم و صمیمانه حضرتعالی موجب امتنان و افتخار  است .

آدرس : ………….



در پرتو مهر یزدان

با سلام و تقدیم احترام
به اطلاع حضرتعالی می رساند مجلسی به مناسبت ……………  در روز …. مورخ …. از ساعت  … تا ……………….برقرار می باشد.
خواهشمند است با تشریف فرمایی خود و صرف  شام / نهار / صبحانه
ما را مورد عنایت خود قرار دهید.
با تشکر
……………
نشانی : ……………………….






این مونه

شادی های الکی


همینطوری و همین حالا شاد باشیم :

تخیل یه چیز خوبه . میتونیم باهاش در تنهایی خودمون هم در یک جمع شلوغ باشیم و یا در اوج ناراحتی شاد باشیم . فقط لازم هست که افکار ناراحت را بریزیم دور و به چیزای شاد فکر کنیم . حتی اگر روز شادی در زندگی ما نبوده , آن را در ذهن خودمان بسازیم . ما میتونیم یک دنیای بزرگ اونجا داشته باشیم که به دور از دنیای واقعی همه دارند به خوبی زندگی می کنند و غم و غصه ای در اون نیست و ما هم به چیزهایی که خواستیم رسیدیم. کافیه چشمانت را ببندی و خودت را در تصوراتت غرق کنی. در عمق ذهنت فرو بری و در دریاچه های آن شنا کنی . خودت را در بین دوستانت ببینی در حالی که همه دوستت دارند و دور هم دیگر شاد هستید . وقایع اتقاق می افتند در ذهن تو , آنطوری که توی بخواهی . بعضی چیزها میتونه به واقعیت هم تبدیل بشه چون افکار مثبت میتونه چیزای خوب را جذب خودش کنه اگر ایمان داشته باشی و واقعا از ته دلت بخواهی که به خواسته ات برسی . افکار مداوم بر روی عملکردهای روزانه ما تاثیر داره . یعنی اینکه باعث میشه شاد باشی و با بقیه خوب رفتار کنی و مناسبات دوستانه بیشتری داشته باشی و یا اینکه ناراحت باشی و از دیگران کینه داشته باشی و باعث دوری افراد از خودت و حس تفر آن ها و ناکامی ات در زندگی بشی. افکاری که ما داریم خاص ما نیستند . بلکه به نوعی در ذهن افراد دیگر هم جریان پیدا می کنند . مثلا فکری که درباره چهره یا جسم خودمان می کنیم , به دیگران هم انتقال پیدا می کند و آن ها هم این تصور را دریافت می کنند و نسبت به ما همان را حس می کنند . برای نمونه می توان از افرادی نام برد که چهره کودکانه و بدن لاغر و کوچکی دارند اما از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند و دوستان زیادی دارند و دیگران هم به اونا احترام می گذارند و حتی کسی نسبت به آن ها توهین نمی کند یا با تحقیر نگاه نمی کند اما بر عکس افرادی را می بینیم که از نظر جسمی و زیبایی متناسب هستند اما چون اعتماد به نفس ندارند , همواره در ذهن خودشون فکر می کنند که از نظر بدنی مشکل دارند یا چهره مناسبی ندارند و زندگیشان را که میبنیم متوجه میشویم که هیچ دوستی ندارند و از سوی بقیه هم با نگاه های تحقیر آمیز مواجه می شوند . پس آنچه فکر می کنیم , فقط فکر ما نیست , تصور دیگران نسبت به ما هم هست .یعنی دیگران به طور ناخودآگاه افکار ما نسبت به خودمان را دریافت می کنند . پس سعی کنیم همواره در ذهن خود شاد باشیم و نسبت به خود توجه داشته باشیم .



این مونه

غصه های الکی


غصه های الکی چی هستند ؟

غصه های الکی به وقایعی گفته می شه که هنوز اتفاق نیافتادند اما در ذهن ما همیشه آنلاین هستند و در حال بالا و پایین پریدن هستند . یعنی چیزایی که هنوز زمانش نرسیده و ماه ها با اون فاصله داریم اما از الان داریم توی ذهنمون مدام درباره اش حرف می زنیم و تخیل ورزی می کنیم و احساس ناراحتی و عصبانیت می کنیم . مثلا میشه به سربازی رفتن اشاره کرد ( چیزی که من از الان دارم بهش فکر میکنم و ناراحتم ) طرف هنوز فارغ التحصیل نشده و هنوز چند ماه تا موعد رفتنش به سربازی باقی مانده اما از الان داره درباره اش در توی ذهنش یک زندان با شکنجه های سخت میسازه و خودش را هم یک موجود کوچک تصور میکنه که داره تحت فشار اونجا له میشه . در حالی که هنوز نه درسش تمام شده و نه زمان سربازیش فرا رسیده و نه در آن محیط قرار گرفته . یا مورد دیگر میشه به سخنرانی اشاره کرد . طرف سخنران هست و مدام استرس داره که روز سخنرانی اش چطور بگذره و توی ذهنش فکر میکنه که بقیه ظاهرش را نپسندند یا از حرف های اون خوششان نیاد . در حالی که هنوز در مراسم حضور پیدا نکرده است و اتفاقا زمانش که میرسه میبینه خیلی خوب توانسته سخنرانی کنه و همه این تصوراتش بیهوده بوده . افکار منفی و ناراحتی های بیهوده و تخیلات اشتباه درباره چیزهایی که اتفاق نیافتاده فقط باعث عصبانیت و گرفتاری ذهنی و رنج بردن از زندگی روزمره میشه و هیچ سودی هم نداره . چون مثلا زمان سربازی یا سخنرانی یا مهمانی در هر صورت فرا میرسه و هرچی بخواهی توی ذهنت خودتو بکوبی و سرزنش کنی , هیچ تاثیری نداره . ذهن ناراحت و درگیر تو علاوه بر آسیب زدن به خودت , موجب تلخ کردن زندگی به دوستان و خانواده ات میشه . پس باید چکار کنی ؟ بهت مبگم . باید از زندگی ات لذت ببری و ذهنت را از افکار بیهوده خالی کنی و سعی کنی شاد باشی و در زمان حال زندگی کنی . یعنی همین الان در همین امروز . نه اینکه اینجا ماه اردیبهشت باشه و در ذهن تو ماه اسفند .


این مونه

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ تخصصی موبایل و کامپیوتر کیوان مجیدزاده | سایت رسمی کیوان مجیدزاده summer plus مهدرمان پرتال تیم آسان وب شیمی معدنی Rayanoos - رایانوس خدایا تو تنها مخاطب خاص زندگی منی